نمایش جهانی غریب را به صحنه میآورد، جهانی که آوارهای در شبی سرد، در یک بنبست روایتش میکند. ما شاید خوابهای او را تماشا میکنیم، شاید خیالهای
... دیدن ادامه ››
او را که حتی برای دقیقهای شکل واقعی مییابند. پسزمینهٔ صحنه، که تصویر پلی است محصور میان برجها، تصویری است از شهری که معنای خاصی برای دنیای امروز ما دارد. این پل تا کجا رؤیای آزادی و پیوند، و تا کجا یک زندان و اسارت است؟ نمایش، وضعیت هنری که تجارت یغمایش میکند، و نسبت بهترین نیات و خوشبینی با آن را به زیبایی به صحنه آورده است. زیبایی نمایش علاوه بر بازی درخشان و قدرتمند نقشها، برآمده از متن و صحنه و انتخاب موسیقی و کارگردانی نمایش نیز هست (من در میان این نقشها به طور خاص بازی شخصیت اصلی و بازی نقش شاهلیر را بسیار دوست داشتم.)