در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کیارش | درباره نمایش آمستردام
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:08:00
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گزارش بازدید از یک خانه کلنگی!
نقد و بررسی تئاتر آمستردام
نویسنده و کارگردان: حسین توازنی زاده
امتیاز 3 از 10

مقدمه

آمستردام یک تئاتر محیطی واقعی است. برخلاف آنچه در این چند سال از اسم تئاتر محیطی شنیده ایم و دیده ایم باید گفت آمستردام یک انقلاب در عرصه ... دیدن ادامه ›› تئاتر محیطی است. باوجودیکه تلاش بسیاری برای نزدیک شدن به این مفهوم کرده است اما در مولفه های بسیاری نیز بازمانده و نتوانسته یک اجرای محیطی ناب را به نمایش بگذارد

پیشگفتار درباره تئاتر محیطی

تئاتر محیطی پس از یک گفتمان ده ساله در دهه های 50 و 60 قرن بیستم ظهور کرد و تعریف اصلی آن استفاده از یک محیط بکر و غیر روالی (Non-Conventional) برای اجرای تئاتر است. در تئاتر محیطی اصل بر این است که دکور و فضاسازی توسط خود محیط انجام شود و فضاسازی مصنوعی و کارگاهی برای اجرا به کار گرفته نشود. مثلا اگر ماجرای نمایشنامه ای در کنار دریا اتفاق می افتد کارگردان به جای اینکه فضای دریا را در سالن تئاتر به صورت مصنوعی ایجاد کند تئاترش را در کنار دریا اجرا میکند که فضاسازی واقعی محیط به صورت طبیعی موجود است.
ویژگی های تئاتر محیطی عبارتند از:
1- خارج شدن از محدوده مشخص و روالی تئاتر
2- ایجاد فضا و بستر اجرا به صورت طبیعی
3- استفاده از تماشاگران به صورت فعالانه در اجرا
4- القای مفاهیم از طریق بحث با تماشاگر
5- ارائه نظرات و مفاهیم چندگانه و وابسته به نظر تماشاگر
6- برهم زدن نظم روالی و ایجاد یک بی نظمی که در اصل یک نظم نوین است
7- نوسان هنر بازیگر در میان مرزهای وقایع چندرسانه ای
8- نبود نقطه شروع و نقطه پایان و به جای آن وجود نقطه تمرکز قابل انعطاف
9- عبور از عرصه کلام در فضاسازی به صورتیکه اجزای صحنه خود گویای فضا باشند.
10- همزمانی

بررسی نمایش آمستردام

آمستردام با بهره گیری از فضای یک خانه کلنگی و اجزای قدیمی صحنه خود را در زمره تئاترهای محیطی قرار داده است. اگر با پارامترهای فوق سنجیده شود هنوز تا یک تئاتر محیطی کامل خیلی فاصله دارد. اما تلاشی خوب و ستودنی در این راه است. آمستردام مانند دیگر تئاترهای محیطی که فقط اسم را یدک میکشند عمل نکرده و مهمترین ویژگی، یعنی خارج شدن از فضای روالی را به خوبی انجام داده است.
اما این نمایش را باید از دو منظر بررسی کرد:
1- تناسب محتوای نمایشنامه با محیط
2- تناسب اجزای صحنه با محیط

از منظر نخست، تناسب محتوای نمایشنامه با محیط عددی نزدیک صفر است. محیط یک خانه قدیمی است. یک خانه قدیمی که مهمترین اجزای محیط هم بسیار قدیمی و احتمالا یادآور خاطراتی برای تماشاگر هستند. اما روایات و خاطراتی که از زبان بازیگران بیان میشود عمدتا فقط خاطرات شخصی است که قدمت چندانی هم ندارند.
افتادن پدر در حمام، سیگار کشیدن پسر در حیاط خانه (که هیچ پسری در حیاط خانه خودشان قایمکی سیگار نمیکشد!)، شکلات آوردن پدر از ترکیه و امثال اینها (آن هم از زبان دو جوان حدود 20 ساله) خاطرات و روایاتی است که بسیار نچسب و نامتناسب با محیط است. این خاطرات در هر خانه ی دیگری هم روایت میشد فرقی نداشت و فضای یک خانه دیگر تماشاگر را میگرفت! اما این خانه با آن قدمت و فضای قدیمی نیاز داشت خاطراتی بسیار قدیمی تر و خارج از خاطرات شخصی را بیان کند. در چنین خانه ای که بسیار هم کثیف است بعید به نظر میرسد یک دختر و پسر جوان زندگی کنند. این خانه در اصل خانه یک پیرزن و پیرمرد است که دیگر توان رسیدگی به امور خانه را ندارند و چه بهتر بود محتوای اثر شامل بازیگرانی میشد که خودشان هم قدیمی بودند و با قدمت خانه متناسب بودند! چنین کاراکترهایی میتوانستند خاطراتی قدیمی که فقط شخصی هم نباشند بیان کنند. مثلا زمانی که انقلاب شد فضای خانه چطور بود، زمانیکه جنگ شد، زمانیکه جنگ تمام شد و ازین دست خاطرات. نه توصیف شکلاتهایی که پدر از ترکیه می آورد که به هیچ کس مربوط نیست.

از منظر دوم، اجزای صحنه در بسیاری موارد یا بی ربط یا متناقض با فضای خانه هستند. در آشپزخانه یک تی نظافت منزل قرار دارد که بیش از 5 6 سال نیست به بازار آمده. تیغ ژیلت 2013 در حمام، روغن زیتون اکسترا ویرجین 2014 در آشپزخانه (روغن زیتون خارجی برای خانواده ای که ظاهری فقیر دارد)، جعبه آنتن تریپاد تلویزیون با استاندارد روز در حیاط خانه، یک زنگوله سفالی که از نو بودن برق میزد و ازین دست تناقضات که در گوشاگوش خانه دیده میشد و با قدمت خانه و فضای قدیمی آن در تضاد بود.
یخچال در محلی قرار گرفته که اگر درب آنرا باز کنیم به لبه کابینت برخورد میکند و حتی نیمه هم باز نمیشود. اگر این خانواده دارند در آن خانه زندگی میکنند این چه جایی برای یخچال است؟!
همچنین اجزایی بیربط که قرارگرفتن آنها ناشی از کم سلیقگی کارگردان است. مثلا قرارگرفتن سه جلد کتاب کمدی الهی دانته در قفسه کتاب! قطعا این یک ایراد نیست. اما باید پرسید کتاب کمدی الهی دانته با محتوایی که مربوط به حیات بعد از مرگ است چه ربطی به محیط قدیمی یک خانه دارد؟ آیا آن خانه دوزخ دانته است یا بهشت دانته که به آن وضوح دیده میشود؟!
طراحی و انتخاب لباس هم چندان متاسب با فضا نبود. اما این نکته باید گفته شود که نبود گریم یکی از امتیازها و نقاط قوت این تئاتر است. قطعا هیچ کس در خانه خودش گریم نمیکند!!

تحلیل بازیگری

به دلیل ساده بودن نقش ها بازی ها چندان قابل ارزشگذاری نیست. اینکه نقش بازیگران این نمایش اکت کمی دارد و بازیگر چندان از بدن استفاده نمیکند موجب میشود نتوانیم امتیاز لازم برای این قسمت را اختصاص دهیم. در بیان هم که صدای بازیگران مانند نوار قلب مرده یک خط صاف و بدون اوج و فرود است. خصوصا شنیدن صدای بازیگر نقش پسر بعد از نیم ساعت میتواند خواب آور هم باشد چون علاوه بر ریتم دارای آهنگ مناسبی هم نمی باشد. بازیگر نقش مادر هم که نه اکت بدنی داشت نه دیالوگ خاصی و تمام تلاشش را میکرد که در یک سکوت معنادار قرار داشته باشد که در این راه هم چندان موفق نبود. علت این عدم موفقیت تلاش بیهوده کارگردان در قالب کردن بازیگر نقش مادر است. باهر بالا و پایین رفتنی این صحنه ها با هم نمیخواند و یک زن نهایتا 30 ساله مادر دو جوان تقریبا 20 ساله نمیشود و تمام تلاش این بازیگر برای اجرای یک سکوت معنادار هدر میرود و بیشتر چیزی شبیه ادای مادران خسته درآوردن میشود! درنتیجه علت بازیهای نه چندان گیرای این نمایش ابتدا کارگردانی و انتخاب بد بازیگر و سپس نقش ها و شخصیت پردازی ضعیف نمایشنامه است.

چرا آمستردام حس خوبی به تماشاگر میدهد؟

همانطور که در مقدمه عنوان شد آمستردام یک انقلاب در تئاتر محیطی است. این ویژگی اساسی تئاتر محیطی است که فضای محیطش بکر و گیرا است. مثلا اگر یک نمایش در یک مرده شورخانه مخروبه و متروک اجرا شود فضای محیط به تنهایی کافی است که تماشاگر جذب شود. شاید اگر کلید آن خانه را به شما بدهند و بروید بدون شنیدن خاطرات و اتودهای ابتدایی سنتور، یک ساعتی در آن خانه و محیطش قرار بگیرید باز هم لذت ببرید.
بنابراین لذت آمستردام بیشتر در بازدید از یک خانه کلنگی است و از لحاظ تئاتری بسیار ضعیف و ناقص عمل میکند.
آقا کیارش عزیز به نکات خوبی اشاره کردید.
در ادامه بحث درباره طراحی صحنه میشه به قرار گرفتن قاب عکس های کودکی سارا و سهیل در دیوار مقابل حمام اشاره کرد.
به فول سینمایی ها دیدن لوکیشن بیشتر از خود اثر جذاب بود.
اگه خرده داستان های دیگری هم به داستان اضافه میکردند می توانست وزن نمایشی این اثر بیشتر شود.
نکته مثبت :نگاه کردن بازیگران (سارا و سهیل) به تماشاگر در حین گفتن دیالوگ ها خیلی جذاب بود چون هنوزم خیلی از بازیگران از چشم در ... دیدن ادامه ›› چشم شدن با تماشاگر می ترسند.
نکته منفی :اختلاف سنی مادر با فرزندان کمی غیر واقعی بود که اگه از شخصیتی با سن بیشتر استفاده میکردند باور پذیر تر یه نظر می آمد.







یک سوال شما در چه روزی و چه ساعتی این نمایش تماشا کردید ؟
۱۹ فروردین ۱۳۹۴
خیلی آموزنده بود. مرسی. لطفا بیشتر مطالب آموزنده بذارید.
۱۹ فروردین ۱۳۹۴
بیتا نجاتی (tina2677)
ممنون بابت مطلبی که در خصوص تئاترمحیطی گذاشتید.
۲۰ فروردین ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید