مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
؛
نمایش با انتخاب روایت مونولوگ با حداقل بازیگر و بازی های اغراق آمیز، سعی در نفوذ به دنیای درون دارد؛ دنیایی سرشار از دلتنگی ، تنهایی و آزردگی، کلافگی و جنون .
دکور حداقلی(یک قالیچه) نیز سعی در هرچه خیالی و ذهنی بودن اثر دارد.
هرچند ایده کار ایده جذاب و قابل اعتنایی است خصوصا در دنیای امروز که شاهد مهاجرت عزیزان و ایجاد فاصله مکانی هستیم و یا پذیرش خلوت دیگری به عنوان موضوع روز روانکاوی است و یا تنهایی انسانها معضل قابل شهود این عصر و همینطور آشفتگی و جنون که بخشی جداناپذیر از زندگی امروز شده است و ... اما در متنِ اثر پرداخت دقیقی به این موضوعات دیده نمیشود. شخصیت پردازی ضعیف، حس همذات پنداری و ورود به دنیای درون را ایجاد نمیکند و حتی چرایی اتفاقات و تصمیمات شخصیت نیز در هالهای از ابهام باقی میماند به طوری که در انتهای نمایش، انتظار پایان قصه نمیرود و گویی جای یک پرده دیگر خالی است.
بازیگر هرچند با تمرین و استفاده به جا از تن و صورت سعی در اجرای خوبی دارد ولی پختگی و تسلط چندانی در آن دیده نمی شود.
نورپردازیِ خوب، بار زیادی از ارائه مفاهیم را به عهده دارد. استفاده از ویدئو هرچند میتوانست بازدهی بیشتری داشته باشد ولی در همراهی قصه در حد قابل قبول پذیرفته است.
پ.ن: نقل مکانِ امیر شمس، چنان فاصله و گپی در خاطره مونولوگی ما ایجاد کرده که به این راحتی و به این زودی پر نمی شود.