در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مسیح بهنیا | درباره نمایش موسیقی مجلسی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:48:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
راز شخصیتها در نمایشنامه «موسیقی مجلسی» اثر آرتور کوپیت
«موسیقی مجلسی» اثر آرتور کوپیت، از شاهکارهای اجتماعی این نمایشنامه نویس معاصر آمریکایی محسوب می شود که طی آن تلاش شده تا ضمن یادآوری جلوه هایی متفاوت از موفقیتهای کسب شده زنان در سطح جهانی، لزوم توجه بیشتر به حقوق اجتماعی و سیاسی زن در جامعه داخلی، مورد تاکید قرار گیرد. در این رویکرد، زن در عین سرگشتگی و شادی (کنستانز موزارت)، موجودی است بلند پرواز (امیلیا ارهارت)، جستجو گر و ماجراجو (اُسا جانسون) که نه تنها می تواند در عرصه نبرد، جنگاوری شجاع(ژاندارک) و حاکمی مقتدر (ملکه ایزابلا) باشد، بلکه حتی می تواند در عین تسلط بر حوزه ادبیات مدرن (گرترود استاین) و در عین برخورداری از قدرتِ سخنوریِ بی بدیل (سوزان آنتونی)، چه بسا با سکوت خود در نمایشی صامت (پرل وایت)، جامعه را در مسیر نیل به موفقیت و سعادت، تحت تأثیر توانایی های خویش قرار دهد؛ با این حال، جامعه ی مردسالارِ اسیرِ روزمره گی تا آنجا به حقوق این موجود نازنین کم توجه است که حتی در صورت از بین رفتنِ واقعی ترین این زنان برجسته، به سادگی از کنار آن عبور می کند و اهمیتی به ضایعه ی فقدان نمی دهد بطوریکه گویی هیچ واقعه ای در جامعه رخ نداده است.
صحنه ورود پزشکِ مردِ تیمارستان به اتاق و بسنده کردن او به ذکر آنکه «امروز روز سخت و عجیبی بود که...»، بدون هرگونه توجهی به کشته شدنِ امیلیا ارهارت و وجود جنازه ی او در اتاق، دقیقاً نمادی است از بی توجهی جامعه داخلیِ مردسالار به ضایعه از دست رفتن یک زن برجسته که کوپیت آن را به زیبایی در نمایشنامه خود ترسیم کرده است.
بدین جهت، راز شخصیتهای این نمایشنامه کوپیت را باید در علت برجستگی هریک از زنان قصه در جهان واقعی جستجو کرد. برجستگیهای متفاوتی که هریک از ... دیدن ادامه ›› زنان قصه ی کوپیت را به مثابه سازی مختلف در موسیقی مجلسی معرفی می کند؛ سازهایی که ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند و کوپیت در نمایشنامه خود تلاش می کند تا به مثابه آنچه در موسیقی مجلسی در فضای موسیقی کلاسیک رُخ می دهد، آنها را با یکدیگر همنوا سازد...
تا بعد...
دکتر مسیح بهنیا
مهدی علی‌نژاد (mehdialinezhad)
سپاس از تحلیل درست و دقیقتون دکتر جان
۲۷ مهر ۱۳۹۸
با سلام
آدرس کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام «من یک تماشاگرم»:

https://t.me/manyektamashaagaram https://instagram.com/manyektamashagaram?igshid=gduyissiz116
۰۴ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
موسیقی مجلسی، فرمی در موسیقی کلاسیک است که برای تعداد اندکی ساز مختلف (دو تا هشت ساز) تصنیف میشود. این نوع از موسیقی کلاسیک برخلاف گونه های قابل اجرا در تالار و کلیسا، معمولاً برای اجرا در یک محیط کوچک مثل یک خانه یا یک اتاق ساخته می شده و یکی از خلاقیتهای بی بدیل موزارت در این فرم از موسیقی کلاسیک، ساخت قطعاتی برای هشت ساز با ریتم شگفت انگیزه براساس استفاده از هشت ساز غیر هم نوا نظیر پیانو، ویولن سل، شیپور فرانسوی، کلارینت و...
به نظر میرسه آرتور کوپیت در مقام یک نمایشنامه نویسِ سبک ابزورد، ضمن درک معنای "موسیقی مجلسی" و با تأسی از آن، تلاش کرده در فضایِ خیالیِ اتاق کوچکی در یک تیمارستان، نوعی هم نواییِ میان هشت زنی ایجاد کند که هریک به تصورِ بودن در جایگاه یک زنِ مشهور و برجسته، در حقیقت همان هشت سازِ غیرِ هم نوای موسیقی مجلسی موزارت را به ذهن متبادر می سازند.
در این بین، مباحثات برای کشف راهکار جهت تقابل با حمله احتمالی مردان (یا همان طبقه بالایی ها)، در واقع همان تلاش آرتور کوپیت است برای خلق یک قطعه هشت نفره ی موزون نظیر آنچه موزارت خالق آن بود اما آنجا که یکی از این هشت نفر، "واقعی" است و با خیال و تصور هم نوا نمیشود، "حذف فیزیکی" او از این محفل کوچکِ موسیقی مجلسی، ساده ترین راه حل ممکن برای ایجاد هم نواییِ بین سایرین است!
به نظرم عنوان موسیقی مجلسی با تبحر و دقت خاصی برای این نمایشنامه انتخاب شده و متن این نمایشنامه، قطعاً یکی از شاهکارهای این نمایشنامه نویس آمریکایی است که نکات اجتماعی ظریف و خاصی در گفتمان هشت نفره ی کاراکترهای آن، نهفته است.
این نمایش بیش از آنکه با استقبال مخاطبان عام مواجه شود، قطعاً می تواند برای مخاطبان خاص و حرفه ای تأتر جذاب باشد.
تا بعد....
مهدی علی‌نژاد (mehdialinezhad)
سپاس از بررسی دقیق شما
۱۹ مهر ۱۳۹۸
اینکار از معدود کارهای موفقی هست که در ژانری با رنگ و لعاب و آوای کلاسیک در موضوعی روانشناسی و مایه طنز ساخته و پرداخته شده .
بازیگران خوبی بالاخص دوست عزیزم آیدا توپال به خوبی تونستن این تصویر از خط فکری و داستانی نویسنده اثر رو تماما برای من به تصویر بکشن .
اثر فاخری هست و پیشنهاد میکنم تا هست از لذت دیدنش خودتون رو محروم نکنید ❤️❤️❤️
۲۴ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید