سقراط
من امشب این تئاتر رو دیدم. از اون تئاترهایی بود که من با خیال راحت بهش میگم «تئاتر»...
من این تئاتر رو دوست داشتم. یا شاید هم فراتر از «دوست داشتم»...
تئاتر سقراط، تئاتری بود که از نظر من همه چیزش خوب و دوستداشتنی بود. من از کلیات و جزییاتش راضیم. تئاتری بود که من از اول تا آخرش لذت بردم و خسته نشدم. به معنای مطلق کلمه خسته نشدم.
تو طول نمایش چند بار ساعتم رو نگاه کردم، البته اینبار نه برای اینکه منتظر زود تمومشدنش باشم. میخواستم
... دیدن ادامه ››
که تموم نشه!
همون اوایلش بود که «فیثاغورس» و «تالس» رو نشون داد. من کلی حال کردم. اون موقعها که من مدرسه میرفتم، با این آدمها کلی زندگی میکردم. من همیشه عاشق فیثاغورس بودم. تالس رو هم خیلی دوست داشتم. خلاصه کلی حس نوستالژی و این حرفها تو من بیدار شد. و از همون اولش بود که فاز مثبت گرفتم. تا آخرش...
بازی همهی بازیگرها خوب بود. خب فرهاد آییش که مشخصه کارش. لادن مستوفی و بقیه هم خوب بازی میکردن، بدون هیچ مشکل و تپقی...
و ایوب آقاخانی. که افلاطون بود... من هم ایوب آقاخانی رو دوست دارم و هم افلاطون رو... حالا اگه جفتشون یکی بشن، دیگه حال من عالی میشه دیگه...
بازی ایوب آقاخانی رو خیلی دوست داشتم. عصبانیتش رو خیلی دوست داشتم و...
از صحنهی نمایش، نورپردازی و رقص و اون حرکتهای اون چهار تا خانوم خیلی خوشم اومد. خیلی خوب بودن.
کلاً نوع اجرای این تئاتر از اون جورهایی بود که من دوست دارم. ساده و بدون اغراق... جدی با لحظههای خندهدار... این مدل اجرا، مورد علاقهی منه!
و اما متنش...
من لذت میبرم که نویسنده این کار ایرانیه. من لذت میبرم که ما چنین نویسندههایی داریم هنوز. من لذت میبرم از اینکه حمیدرضا نعیمی همچنان مینویسه و همچنان با جسارت مینویسه...
نمیخوام و نمیتونم راحت در مورد متن کار، حرف بزنم، فقط میگم که کلی حرف داشت. کلی قصد داشت و کلی هدف!
حرف آخر؛
من به دوستان تیوالی پیشنهاد میکنم که هر چه سریعتر برن این تئاتر رو ببینم. و منتظر این نمونن که تئاتره جا بیفته و این حرفا... این تئاتر به اندازه کافی جا افتاده و دیگه بیشتر از این جا نمیافته...
به این دلیل میگم که زود برید ببینید، چون اگه بذارید برای روزهای آخر مطمئناً با مشکل خریدن بلیت و این حرفها مواجه میشید.
و حتی این احتمال رو میدم که این تئاتر با ممیزیهایی هم مواجه بشه و از این حرفها دیگه...
من اصولاً از این پیشنهادها نمیدما. حالا که دادم استفاده کنید! :)
پ.ن.
بعد از دیدن این نمایش من دلم برای عزیز دربندکردهمون تنگ شد. عزیزی که برای این ملت جنگید، ولی الان باید در بند باشه!
تمام%