در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مسعود آبایی | درباره فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:30:52
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
زندگی مشترک آقای محمودی و بانو


چقدر خوب بود این فیلم. چقدر من این فیلم رو دوست داشتم. چه حال خوبی دارم بعد از دیدن این فیلم!

من این فیلم رو خیلی دوست داشتم. شاید به این دلیل که خیلی از مسائلی که توی این فیلم عنوان شد، مسائل من هم هست. همیشه این موضوع ذهن من رو مشغول کرده...
زندگی ... دیدن ادامه ›› سنتی یا مدرن؟
زن سنتی یا امروزی؟
مرد سنتی یا روشنفکر؟

ملت ما با فرهنگ درب و داغونی که دارن، که اصلاً معلوم نیست واقعاً اسمش «فرهنگ» هست یا نه، همیشه درگیر این مسائل هستن. هیچ مردی تو این فرهنگ نمی‌دونه که واقعاً سنتیه یا روشنفکر! و هیچ زنی نمی‌دونه که واقعاً دوست داره چه‌جوری زندگی کنه. امروزی باشه یا دیروزی!
فرهنگ ما بیماره، مریضه... زندگی‌هامون زندگی‌های سالمی نیست. روابط انسانی بین ما روابط درستی نیست. دلیل درست نبودنش هم این نیست که مثلاً چرا پسرها و دخترها با هم چنین روابطی دارن و ...
دلیل همه این مشکلات، فرهنگ ناکارآمد و درب و داغونمونه... من نمی‌دونم ما چه‌جور کشوری هستیم. اسلامی هستیم. غربی هستیم. سنتی هستیم. روشنفکر هستیم. دقیقاً ما چی هستیم.
ما کاملاً در بی‌فرهنگی غرق شدیم. هیچ فرهنگی نداریم. به هیچ اصولی پایبند نیستیم. به هیچ چیز اعتقاد نداریم. اسماً دارای اصولیم. به اصولمون معتقدیم. و ... ولی رسماً هر جایی هر کاری دلمون بخواد همون رو انجام می‌دیدیم.
یه سری‌هامون که راه و روش زندگی‌شون رو هم انتخاب کردن. "ما روشنفکریم"!
و روشنفکری براشون چیزی به غیر بی‌بندوباری و بی‌قیدی معنی دیگه‌ای نداره.
یه سری‌های دیگه هم به اسم اینکه ما "مذهبی هستیم" توی عصر جاهلیت به سر می‌برن. با اون افکار پوسیده و گندیده...

چقدر سخته توی حد وسط زندگی کنیم توی چنین جامعه‌ای. توی جامعه‌ای که اسم و ظاهر اسلامی داره، ولی توی رفتار مردمش از خود غرب هم غربی‌تره.
توی مردمی که فرهنگ زوری متشرعین رو قبول نکردن و بخاطر پس زدن اون فرهنگ به جاهای بدی کشیده شدن. مردمی که ظاهر شیک و منزهی دارن ولی باطن و روانی بیمار...

منم پر از دردم، مثل این فیلم.
یه جایی توی این فیلم ساناز از شوهرخاله‌ش می‌پرسه: تو از زنت راضی هستی؟ زنت از تو راضی هست؟ من از شوهرم راضی هستم؟ شوهرم از من راضی هست؟ هیچ‌کس از هیچ‌کس راضی نیست!
واقعاً چرا توی مملکت ما اینطوریه؟ فرقی نمی‌کنه امروزی باشی و دیروزی! سنتی باشی یا مدرن! از زنت، از شوهرت راضی نیستی. راضی هم باشی گوشه‌ی دلت، گوشه‌ی ذهنت چیز دیگه‌ای هم هست.
نمی‌دونم. این فیلم ذهن من رو دوباره درگیر کرد...


من از همون اول، فیلم رو دوست داشتم. از اون تیتراژ قشنگ و دوست‌داشتنیش ...
یه فیلم شریف، نجیب و اخلاق‌مدار. من دلم می‌خواد این فیلم رو ده بار ببینم. با آدم‌های مختلف هم ببینم.
این فیلم رو باید چندبار دید. باید دقیق دید. باید فکر کرد و فکر کرد و ...
این فیلم تو رو به فکر وامی‌داره. باید فکر کنی بهش. به روایتش. به مفهومش. به زندگیت!

اصولاً من از فیلم‌های کوچیک و با بازیگر کم خوشم می‌آد. این فیلم پنج‌تا بازیگر داشت و فقط توی یه خونه بود. قرار نبود مهیج باشه یا داستان خاصی داشته باشه. فقط یه روایت از یه زندگی. حتی حرفی هم نزد که زندگی سنتی خوبه آیا یا زندگی امروزی و روشنفکرانه!
توی فیلم حتی برخلاف روند معمول که باید زندگی سنتی رو برتر از زندگی مدرن بدونه، مرد روشنفکر ما مرد بااخلاق‌تریه نسبت به مرد سنتی ما...
اون مرد سنتی ما که به ظاهر زندگی آروم و سالمی داره شاید مسائلی هم در پنهان داشته باشه که ما خبر نداریم. چرا که انگار دخترهای اون‌جوری(!) رو خوب می‌شناسه که ناز و نوز دارن و ...

بگذریم...
فیلم نکات ریز و درشت زیادی داره که قابل‌بحثه. و مهمترین نکته‌ی این فیلم اینه که خود فیلم سالمه، بیمار نیست. فیلم مرض نداره که الکی فقط بخواد حرفی رو بزنه. فیلم بیماری و مرض فرهنگ و روش غلط زندگی ما رو نشون می‌ده. فیلم سردرگمی ما رو نشون می‌ده... راه درمانی هم نشون نمی‌ده. چون اصلاً درمانش به اون مربوط نمی‌شه. اگه درمانی وجود داشته باشه!
این فیلم از نظر من پایان باز نداره. و روایتش کاملاً منطقی به پایان می‌رسه. و به هدفش می‌رسه. حرفش رو زد و گفت خداحافظ!

حرف آخر؛
من خیلی خوشحالم که کسی مثل «سید روح‌اله حجازی» فیلم می‌سازه و امیدوارم هر چه زودتر سومین فیلم این سه‌گانه رو هم بسازه. من از این دو تا فیلم چیز زیادی یاد گرفتم و باعث شد که در مورد مسائلی بیشتر و بیشتر فکر کنم. و این برای من خیلی ارزشمنده!
ما در بی فرهنگی غرق شدیم....
۱۸ تیر ۱۳۹۳
از نوشتارتون لذت بردم،ولی فیلم رو بد میدونم...
۰۷ دی ۱۳۹۳
ممنون از لطفتون.
من فیلم رو بسیار دوست داشتم. و فیلم قابل قبولی میدونم.
البته نظر شما هم محترمه!
۰۷ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید