ا.ن.
من نخواستم در مورد کار توضیحی بدم. یا مثلاً چیزی از اون رو تعریف کنم.
چون لذت این کار، به اینه که چیز زیادی ازش ندونید. من سعی کردم این قضیه رو رعایت کنم!
-------------
پس این کابوس لعنتی کی تموم میشه؟
کل مدت این نمایش یا بهتر بگم این کابوس، دلم میخواست داد بزنم بگم: «پس این کابوس لعنتی کی تموم میشه؟»
من ترسیده بودم. اذیت شدم. کابوس
... دیدن ادامه ››
میدیدم. یه کابوس لعنتی بیسر و ته...
مگه اصلاً کابوس سر و ته داره... من که یادم نمیآد تابهحال کابوسی دیده باشم که سر و ته داشته باشه.
کابوس، کابوسه. قصدش فقط آزار توئه... هدفی نداره. برای این نیست که برات قصهای تعریف کنه و پایانی و نتیجهای...
توی کابوس یه لحظه میبینی که مثلاً توی جنگلی، درست چند ثانیه بعد میبینی سر جلسهی امتحان تو دانشگاهی... اصلاً کابوسها همین تصاویر بیربط به هم هستن که فقط میخوان اذیتت کنن.
وقتی تو قبول میکنی بری کابوسنامه ببینی، یعنی اینکه خودت خواستی یه چیز خاص رو تجربه کنی. شاید بترسی. شاید عصبی بشی. شاید ناراحت بشی... ولی خب خودت خواستی. خودت خواستی تجربه کنی!
وقتی قبول میکنی که بری کاری رو ببینی که میخوان همون اولش چشمت رو ببندن، یعنی قبول کردی که قدرت ادارهی امور رو از دست بدی...
برای من خیلی سخت بود که خودم با تصمیم خودم، خودم رو کور کنم. برای من خیلی سخت بود که این حس رو از خودم بگیرم...
چقدر سخته وقتی خودت حتی این توان رو نداری بری رو صندلیت بشینی، یکی باید دستت رو بگیره و ببره سر جات بنشوندت...
تجربه کردن کوری، عجیبه. اینکه مجبور باشی همه چیز رو با حواس دیگهت تجربه کنی، به جای اینکه ببینیشون.
کوری باعث میشه حواس دیگهت بیشتر کار کنن. حتی باعث میشه حس ششمت به کار بیفته...
کوری ترسناکه. خیلی ترسناک.
به خاطر نداشتن چشم، ناتوان میشی.
و این ناتوانی، آزاردهندهست.
ولی مگه تو توی کابوسهات قدرتی داری؟ مگه تو میتونی توی کابوسهات کاری رو که دوست داری انجام بدی؟
(من اینجای نوشتهم مغزم قاطی کرده. نمیدونم در مورد تجربهی کوری حرف میزنم یا کابوس... ما کور شدیم که کابوس ببینیم. یا چی... نمیدونم!)
بگذریم...
حدود یه سال پیش بود که من توی تیوال یه چیزی نوشته بودم در مورد اینکه دوست دارم یه تئاتری اجرا بشه که مثلاً بازیگرهاش اصلاً بازی نکنن، یا مثلاً چشمهامون رو توش ببندن و از این حرفها...
این کار شاید تقریباً یکی از اون چیزهایی بود که من دوست داشتم. و خوشحالم که چنین کاری اجرا میشه که مثل اینکه دو سال پیش هم فصل اولش اجرا شده. و فصل سوم هم در راهه...
حرف آخر؛
من به دوستان پیشنهاد میکنم که حتماً این کار رو تجربه کنن.
به نظرم کسی از تجربه کردن این کار پشیمون نمیشه.
حتماً تجربه کنید.
فقط اگر خواستید تجربه کنید، حتماً بدونید دارید چی رو تجربه میکنید. مقاومت نکنید. ول کنید. رها کنید. بترسید. عصبی بشید. ناراحت بشید...
از این دنیا خارج بشید. عقل رو فراموش کنید. دنبال منطق و استدلال نباشید... کابوس ببینید!