در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مسعود آبایی | درباره نمایش قرار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:09:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
قرار

من دیشب این نمایش رو دیدم. انتظارم از این نمایش خیلی پایین بود. یعنی زیاد انتظار نداشتم که نمایش خوبی باشه. فقط دعا دعا می‌کردم که اذیتم هم نکنه. دیروز با خستگی زیاد و خواب آلودگی رفتم که این نمایش رو ببینم. در کل سطحش از اون انتظارِ حداقلیِ من یه ذره بالاتر بود. ولی نمی‌تونم بگم که دوستش داشتم...

ریتم نمایش به شدت کند و خسته‌کننده بود. یعنی این نمایش اگه با دو بازیگر معمولی اجرا می‌شد کاملاً حوصله‌سربر بود. اینکه من حوصله‌م سر نرفت به خاطر حضور علی سرابی بود. تا نیم ساعت اول نمایش که کلا هیچی نیست. هی منتظری شروع بشه ولی شروع نمیشه لعنتی...

نمایشنامه‌ی این کار فکر می‌کنم کلاً یه صفحه باشه و نهایتاً دو صفحه. کلاً هیچ چیز خاصی نداشت. بیشتر نمایش در سکوت می‌گذره. سکوتِ بی‌معنی ... دیدن ادامه ›› البته. یعنی سکوتِ سکوت هم نبودا، حرف می‌زدن، ولی اینقدر حرف‌ها و دیالوگ‌ها معمولی و چیپ بودن، که ترجیح می‌دادم که کلاً حرف نزنن...
آخه انگار نویسنده‌ی کار فقط یه ایده داره و یه داستانِ یه خطی. این داستانِ یه خطی رو تبدیل می‌کنه به یه داستانِ هفت هشت خطی. و این می‌شه داستان یه نمایش هفتادوپنج دقیقه‌ای!

من دوست ندارم برم نمایشی ببینم که وسطش فکرم بره جاهای دیگه. دیروز این نمایش اینقدر کند پیش می‌رفت که من می‌تونستم به طور کامل به چیزهای دیگه فکر کنم... به اینکه بنده خدا علی سرابی بد کچل شده‌ها... به اینکه شلوار علی سرابی چقدر خوبه، و من هم برم واسه خودم از این شلوارها بخرم... و غیره. خب این اصلاً خوب نیست.

خلاصه مطلب؛
این نمایش می‌تونست مثل اپیزودهای سریال‌های محمد رحمانیان که حدوداً ده دقیقه‌ای بودن، یه اپیزود ده دقیقه‌ای خوب باشه.
ولی به هیچ‌وجه نمایش هفتادوپنج دقیقه‌ای نمی‌تونه باشه!

پ.ن.
دیروز اون صندلیِ مبل و قفسه‌ی سمت راست آپارتمان علی سرابی دیوونه‌م کرد.
چرا آخه تو قسمت آپارتمان هانیه توسلی بودن آخه؟
بابا نمی‌شه که آخه ته مبل یه آپارتمان توی یه آپارتمان دیگه باشه... اون مبله هم‌راستا با اجاق گاز آشپزخونه‌ی توسلی بود. دیوونه‌م کرد لعنتی. دوست داشتم پاشم بکشمش جلوتر تا درست بشه...
شلوار علی سرابی چقدر خوبه..
۳۰ مهر ۱۳۹۲
بیتا نجاتی (tina2677)
big like Fahimeh Moussavi aziz
۰۱ آبان ۱۳۹۲
Fahimeh Moussavi؛
آره. منم حواسم به این قضیه‌ی کراواتش بود. دیدم گره زدنش همون جوریه که من بلدم! :)

در مورد اینترنت هم من که تو خونه‌ی علی سرابی که به من نزدیکتر بود، مودم وایرلسی، وایمکسی، چیزی ندیدم... خوبه مسئولین پاسخگوی سوالت باشن! :)
۰۱ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید