در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهراد الف. | درباره نمایش عاشقانه های نا آرام
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:48:41
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خب دوستان من این نمایش رو دیدم!...
انتظار داشتم که از ستاره های سینما بازی های خوبی نبینم!...واقعا انتظار معجزه نداشتم ولی یهو بعضی وقتا یه معجزاتی رخ میده که البته چیزی که تو این نمایش بود، یه معجزه چپکی بود...اینکه من بازی تئاتریهای این نمایش رو هم حتی دوست نداشتم!!!....
ایده نمایش به نظرم جالب بود! ولی...
ولی یه چیزهایی باعث شده بود این ایده خوب در نیاد و تو ذوق تماشاگر بخوره...
یکی اینکه واقعا همه تماشاگرها فیلم های انتخاب شده رو ندیده بودند و نمی تونستن حدس بزنن الان این صحنه مربوط به کدوم فیلمه و در نتیجه حس بدی به تماشاگر دست می داد... و واقعا خود اون صحنه انتخاب شده، چیزی برای گفتن نداشت که تماشاگر بخواد از اون لذت ببره، فقط یک سری دیالوگ بود که شاید تنها ویژگی منحصر به فردش، وابسته بودن به یک فیلم خاص باشه...
دوم اینکه صحنه های مشهور از فیلم های مشهور، معمولا صحنه هایی هستن که هنرپیشه اون صحنه رو تبدیل به ستاره کرده و برای همین اون صحنه ها جاودانه شدن،بنابراین هر تلاشی برای رسیدن به اون قله به چشم نمیاد مثل فیلم هامون و خسرو شکیبایی...اگرچه به غیر از چند فریاد از ته گلو تلاشی هم برای رسیدن ... دیدن ادامه ›› به اون قله دیده نشد!!...(واقعا هنوز نمی فهمم چرا مردم برای صحنه های آقای فروتن دست می زدند و چرا کت و شلوار ایشون به تنشون زار می زد!!!!)...
سوم اینکه انتقال بین این فیلم ها هیچ قانون قشنگی نداشت، گرچه از صدای ساکسیفون بسیار لذت بردم ولی به هر حال هنوز داشتی فکر می کردی که صحنه قبلیه مال چه فیلمی بود که ذهنت با یه سوال دیگه روبرو می شد...
واقعا بازی خارق العاده ای ندیدم....حتی پانته آبهرام و یکتا ناصر و نسیم ادبی رو که در نمایشهای دیگه دوست داشتم رو دوست نداشتم!!...همه یه جوری بودند!!!....
ما جایگاه 9 بالکن یک نشسته بودیم و می دیدیم خانم کارگردان رو که تمام مدت کنار صحنه حضور داشتند...ولی واقعا اون ستاره های روی صحنه از کسی حرف شنوی دارند که بخوان کارگردانی بشن؟!؟!...اونم از کارگردانی با سابقه و تجربه ایشون؟!
"واقعا هنوز نمی فهمم چرا مردم برای صحنه های آقای فروتن دست می زدند"

این رو نوشتید ، احساس کردم نمایش به چند تیکه جدا تقسیم شده که بعد از هر قسمت مثل پهلووون که زنجیر پاره میکنه یا سینی پاره میکنه ، همه دست و کف و سوت میزنند؟!
اینطوره!!!!!؟
۰۶ تیر ۱۳۹۴
بله شکیبا جان لذت بردن دقیقن میتونه در درون شکل بگیره حتی بدون دست و جیغ و هورا. منم نمی دونم این چه صیغه ایه که در همه جا درست وسط اجرا -چه کنسرت و چه تیاتر- شاهدش هستیم(البته من خودم به شخصه در تیاتر تا حالا ندیدم، شاید یکبار تو تیاتر پاییز وسط یکی از اون متلکای جوندار آقای جعفری)
فکر می کنم اینکار تمرکز همه رو میریزه به هم
۱۰ تیر ۱۳۹۴
دست و کف می خواین میومدین این نمایش آخر آقای محمد حاتمی در تئاتر ایرانشهر را می دیدین! ما که جا خوردیم چطور تماشاگرا بعد از هر اجرای آهنگ توسط آقای آهنین جان دست می زدند. انگار اومده بودن کنسرت!
۱۱ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید