در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مجتبی مهدی زاده | درباره نمایش ستاره شناس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:00:07
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بگذارید
تنهایی ام را
دوست بدارم
زیبا،ساکت،پر رمز و راز

بگذارید
تنهایی اش را
دوست بدارد،
تنهایی و سپس
به آرامی و بدون درد

چون دنیا
به بوسه های ناگهانی
به خنده های بی موقع
به هدیه های بی چشمداشت
بیشتر نیاز ... دیدن ادامه ›› دارد
اگر دنیای کسی باشی

سعی کردم
تو را به سختی
در قلبم زندانی کنم،اما نشد
قلب من بارها شکسته بود
از لابه لای
ترکهایش فرار کردی

قفسه ی سینه ام
حالا پر شده
از خاطرات ده جلدی
هر شب یکی را از پنجره
پرت میکنم بیرون

همان لحظه که میخواستی بری
مرا بوسیدی
همان لحظه که میخواستم ببوسمت،رفتم
دیگر برایم مهم نیست
که من از دور قشنگم
دیواری ما بین نیست
و دنیایمان فرق دارد

چشمان بازِ بازت نمیبیند
و این درد دارد
درست تو همون لحظه که فکر میکنی
نزدیک شدی
باید یادت باشه
که هنوز خیلی دوری

و همون موقع
که فکر میکنی دورم ازت
حتی روحت هم خبر ندارد
که چقدر بهت نزدیکم.


#مجتبی
باید برای رختخواب خالی احساس
تعلیق عقل و فلسفه از کار
نافهمی دنیا ز فهم ما
سایکوتراپی راه بندازیم
ما امتحان پس داده های رَد و مردودی
از هر چه وامانده است بیزاریم
در جستجوی کهکشان راه خوشبختی
ما در پی اخترشناس راه میگردیم ... دیدن ادامه ››
ما راضی عادات تکراریم
شاکی بد احوال تغییریم
با بوسه ای احوالمان کوک است
با رفنتنی دنیایمان نابود
از دور و از نزدیک مینالیم
ما خاطرمان ، خاطره ساز است
از خاطره هم رنج میسازیم
آزادیمان بند زندان است
زندانمان در بند آزادی
ما فهممان معطوف یک وهم است
و زندگیمان خرج این فهم است

این زندگی سر تا سرش وهم است :)
۰۴ مهر ۱۳۹۸
میدونی
اگر شعر نبود
تموم گلها خشک می شدند
آدمها هم زشت زشت

خورشید،
دیگه هیچ وقت
طلوع نمیکرد

شب ها،
هرگز نمیرفتند
و لذتی نداشت زیستن

نه انتظار بود
نه یار و یار
نه امیدی بود
نه دلدار و دلدار

میدونی
اگر شعر نبود
نه فردا بود
نه فردا بود
نه فردا بود.


#مجتبی
۰۴ مهر ۱۳۹۸
فردا که جای خالی دلدار
در تختخوابِ یار دیگر شد
از هر چه شعر و شاعریست ، بیزار می گردی
گل های خشک لای دفترها
شب های وصل و روزهای فصل
زیبا و زشت واژه و ترکیب
بی قافیه ، در سایه تردید می گردد
۰۴ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید