مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
یادداشت آرش عباسی برای مصطفی عبدالهی
هم ولایتی ام حالش خوب نیست. درد ، سال هاست در وجودش خانه کرده اما حالا دیگر آن درد بی مرام به استخوانش رسیده است. یک کارگردان فقط باید درد به استخوانش رسیده باشد که بتواند شب های اجرا جایی دور از سالن نفس بکشد. تحمل کند و هر شب بازیگرانش را از اتاق فرمان نظاره نکند و با هر پس و پیش شدن جمله یا حرکتی نمیرد و زنده نشود. تئاتر یعنی همین اضظراب های هر شب اجرا و بی این اضطراب ها ، بی آنکه صدای دست زدن تماشاگر را بشنوی ، بی آنکه برق لذت را در چشم هایش ببینی، بی آنکه هر شب دستی به شانه بازیگران بزنی، تئاتر کار کردن به لعنت خدا هم نمی ارزد.
مصطفی عبدالهی الان در چنین وضعیتی است. مدت ها برای کارش رویا ساخته، اما حالا که رویاهاش به ثمر نشسته تن اش یاری بودن کنار گروه را ندارد. جسم اش روی تخت بیمارستان است اما تردید ندارم هر روز دلش زمان اجرا در سالن پرمی کشد. تئاتر ما به عبدالهی نیاز دارد .به کسی که بتواند رویاهایش را با تن رنجور بسازد احتیاج دارد. از هر کسی که این نوشته را می خواهد عاجزانه تقاضا دارم نمایش اش را ببیند. دیگران را هم تشویق به دیدن کند. مطمئنم هیچ دوایی تاثیرگذار تر از صدای تشویق تماشاگران نیست. این صدا می تواند از دیوارهای سالن اصلی تئاتر شهر عبور کند، همه خیابان های شلوغ شهر را طی کند و به تخت عبدالهی در بیمارستان برسد و آنوقت تئاتر می تواند معجزه کند.بگذارید یک بار معجزه تئاتر را به چشم ببینیم. اجرایش فقط 15 روز است اما اگر سالن پر شود 15 روز دیگر بر صحنه می ماند و این خیلی مهم است.