اسپویلر

پزشکی مو شکاف و با وجدان به دلیل حس ترحم و "زجر نکشیدن یک پدر، پول و آبروش رو به حراج می گذاره"* و خودشو متهم به جرمی میکنه که مقصرش نیست !
که چیو ثابت کنه ؟ تو جامعه امروز ما کدوم آدم سالمی اینکارو میکنه و اصلاً یه نفر (نه فقط یه پزشک) چرا باید همچین کاری کنه؟ این کار چه کمکی میتونه بکنه؟ جون دو نفری که مردن برمیگردونه یا فقط میتونه جبران مالی کنه که بدون زیر سوال بردن حیثیت و آبروشم هم میتونه این کارو بکنه، احیاناً فیلمساز ما قصد احیای حیثیت و شرافت کم رنگ شده ی جامعه پزشکان نداشت؟! که امیدوارم همچین قصدی نداشته باشه چون اصلا موفق نبوده..
دلیل ایجاد این همه شخصیت اضافی و بلاتکلیف چیه؟
مفهوم پایان باز و استفاده از تعلیق هم بنظرم چیزی غیر از این چیزی که شاهدش هستیمِ باشه، این پایان بندی و نتیجه ای که ازش منتقل میشه بشدت شخصیت دکتر غیر قابل باور میکنه و همه ظرفیت و پتانسیل که فیلم میتونه داشته باشه بی اثر میکنه.
*کلام کارگردان