«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
در شگفتم از اینکه در یک کفه ترازو یک نمایش خیلی خوب وجود داره و در کفه دیگه زمان نامناسب، سالن نامناسب، ساعت نامناسب و... و علیرغم همه اینها کفه اول می تونه به همه ناملایمات بچربه و با مخاطبش ارتباط برقرار کنه؛ نشونه اش هم پر بودن کارگاه نمایش در یکی از روزهای میانی هفته است توی ماه رمضان و...
این نمایش بسیار عمیقه و چند لایه؛ نمی شه اون رو رئالیستی خوند چرا که براحتی می شه تصور کرد که همه این اتفاقات کابوس یک شب مهدی است یا برگشتن مهدی کابوس شبانه مادر و یا سمیه است، یا حتی شخصیتهای غایب؛ نمایش در جاهایی بی زمان و بی مکان می شه و نزدیک به جریان سیال ذهن.
دکور اون هم بیشتر جنبه سنبلیک داره تا رئال؛ آخ که چقدر حرکت آونگی دیوار رو پسندیدم. در این نمایش میشه بخوبی حرفهایی رو که زده نمیشه، شنید.
و خلاصه اینکه جمله آخر این نمایش، واقعا حرف آخر رو می زنه و کلامی است که درش یک دنیا معناست:
از اون هشت سال چی مونده؟!