مخاطب متنی کاملا خاکستری دارد و در مورد هم کنشی نیز خاکستری است...
خرد بین شخصی به معنای خرد رابطه فردی با سایرین است و خرد درون فردی به معنای رابطهی شخص با خود است. چه میشود که من دغدغهای داشته باشم و به دنبال دغدغه خودم در نقش پیامبر، مشاور، کارگردان و ... سعی در کمک به دیگران یا بازتاب آن مشکل داشته باشم ولی هنگامی که پای خودم در میان است، خط قرمزهای خودم را بشکنم و از ان عبور کنم... همه ما شعار میدهیم ولی به همه آن عمل میکنیم؟ آیا شعار دهنده بی نقص است؟ آیا شعار دهنده وسوسه نمیشود؟ آیا مشاور طلاق خود طلاق نمیگیرد؟ و ... .
مخاطب حرفهایی برای گفتن دارد که میتوان آنها را شنید.مخاطب از رنگ خاکستری صحبت میکند که ترکیبی از سیاهی و سفیدی است، من از دیدن مخاطب پشیمان نیستم هرچند که لذت زیادی نیز نبردم، مخاطب میتوانست پادکست باشد یا یک نمایش رادیویی باشد، مخاطب میتوانست متن یک کتاب باشد یا ستونی در روزنامه .... اما مخاطب به هر تقدیر نمایشی است با ۴ بازیگر و کارگردان و عواملش.
مخاطب در نیم ساعت اول اتلاف وقت میکند و بیهوده و اضافه برای شخصیت هایش وقت میگذارد، که به راحتی میتوانست آن را به ۱۰ دقیقه تقلیل دهد، هم کنشی در مخاطب خیلی مورد استفاده نیست هرچند که ادعایش را دارد.
برای من به عنوان یک روانشناس دیدن تماشاگران در روایتهای آزاردهنده تجربه جدیدی بود هرچند که بسیاری از مخاطبین از این موضوع رنجیدند اما "جابز"
... دیدن ادامه ››
چند باری به آنها گوشزد کرد که با نوعی سادومازوخیسم داستان را روایت خواهد کرد.
به هرروی مخاطب برای من تجربه خنثی بود ولی اگر لیلی رشیدی، علی باقری، نگار جواهریان و خود جابر رمضان در بین تماشاگران نبودند و بازیگران نوین و ناشناخته ای بودند ایا بازهم با فروش خوب و سولدات روبهرو میشدند؟ ساختار شکنی را دوست دارم اما در سنت ساختارشکنانه و حتی پساساختارگرایی همچنان محتوا میبایست ملموس باشد و برای عموم در دسترس.