«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
درهمتنیدگی همانطور که نامش پیداست کاملا پیچیده است، صحبت از اضطراب است، ناکامی، ترس، نوستالوژی و کابوس.
پرده نمادین نمایش که میافتد کابوس آغاز میشود و پرسوناژ های ما در دو حالت اضطراب خصلتی و موقعیتی قرار دارند و به دنبال راهی برای عبور از آن هستند، آیا باید آمیگدلا را خنثی کرد ( بخشی با از مغز همانند بادام که زیر نیمکره ها قرار دارد و به عنوان مرکز نخستین ترس عمل می کند.)؟ یا باید با آن به نوعی مواجهه شد؟ همه ما دارای ترسها و فوبیهای برامده از آن هستیم که میتواند اختلال جدی در روزمرگی ما ایجاد کند که شاید بهتر است به ریشه آن برسیم.
از لحاظ متن به گمانم میتوانست کمی تغییرات در آن داده میشد تا لذت تماشا را بیشتر میکرد و همانطور که اشاره کردم متنی پیچیده است و شاید هم بنا به اسم نمایش تعمدیاست، با احترام بازی خاطره حکیمی را خیلی نپسندیدم و گاهی حس تصنعی بودن را به من میداد، از لحاظ طراحی صحنه و موزیک به گمانم همه چیز مناسب بود و نیاز به چیز بیشتری نبود. بههرروی من از دیدن نمایش پشیمان نیستم و مخصوصا از اواسط کار برایم جذاب بود.
توصیه: جایگاههای کناری مخصوصا در ردیف های نخستین برای نمایش خیلی مناسب نیست.