حس هنرمندانه روتکو
یکی از اشتباهتم دیدن نمایش بعد از مائورز بود، آن متن خشن و پرخاشگر را باید بعد از آنتراک کوتاهی به حس هنرمندی بدهم که دغدغهاش چیزی متفاوت است هرچند در مفاهیمی مانند بورژوازی و جنگ یکسان است اما روایت و خوانشی جداگانه دارد.
روتکو بیشتر به عنوان نقاشی اکسپرسیونیست ( و اکسپرسیونیست انتزاعی) مطرح است و اکسپرسیونیسم روشی است که جهان را بیش تر از طریق عواطف و احساسات می نگرد، به بیان هنرمند تلاش میکند حقایقی را با توجه به احساساتش خلق کند.اکسپرسیونیسم عمدتا قالب های سنتی را نفی می کند و اعتراض و شکایتی بر ضد قراردادهای موجود قالب هنری دارد و در عین حال به دنبال انکار و نفی چهرۀ جامعه بوژوائی است و همچنین قیامی بر ضد نظم ( پوزیتیویستی) موجود جامعه. روتکو در تمامی دوران زندگی خود دچار این دوگانگی بود که آیا فروش هنر به بورژا و ثروتمندان میتواند درست باشد؟، آنهایی که بویی از هنر نبرده اند، طبقه تن آسا آیا لایق هنر هستند؟ نقاشی مطرحی دارد که از دو رنگ قرمز و مشکی تشکیل شده است که رنگ مشکی آن نماد بورژا زمانش است، و دقیقا فکر میکنم استفاده از رنگ زرشکی در طراحی لباس بازیگران به همین دلیل است، به هرروی روتکو افسرده میشود و میشود و میماند و از بین میرود اما جواب سوال خودش و بسیاری از هنرمندان دیگر را نمیتواند بدهد.
نمایش برای من کمی بیشتر از متوسط بود اما از دیدنش لذت بردم، بازیها خوب بود هرچند تپقهایی داشت، کابوسهای روتکو را خیلی دوست نداشتم و به گمانم دست کم در برخی از انها بهتر بود تجدید نظر شود، نور خیلی خاص نبود که به نظرم در این نمایش خیلی میتوانستند از آن بهره بهتری ببرند ، بار نمایش خیلی بر
... دیدن ادامه ››
روی محمد شهریار بود ( که البته هیچ نقصی نداشت) که به گمانم بهتر است دیگران نیز سهم بیشتری در این وزنه داشته باشند، یکی از نکات خیلی خوب نمایش بازیگر خردسال سامیار جلالی بود که هم خوب بازی کرد هم خوب نواخت، موسیقی میتوانست نقش بهتری داشته باشد هرچند پخش کوتاهی از فرانک سیناترا لذت بخش بود، به هرحال برای همه عزیزان بهترین را آرزومندم.