در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرمین | درباره نمایش آلندۀ نازنین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:47:23
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گریز یا انفعال؟
پرداخت به یک روایت میتواند به شکلهای گوناگون باشد و یا میتواند در مدیومهای متفاوت صورت بگیرد، برهمنی برای آلنده نیز روایت در ظاهر تئاتر را انتخاب کرده بود و چقدر استادانه توانایی اینگونه روایت را دارد هرچند برای من زندگی در تئاتر و سیزیف بهتر بود اما آلنده نیز کمتر از ۵ ستاره نمی‌گیرد، خوشبختانه یا شوربختانه اجرای جشنواره را ندیدم پس کاملا با ذهن غیر قیاسی به تماشا رفتم.
قبل از هر چیز انتخاب سالوادور آلنده رهبر پارادوکسیکال شیلی که سوسیالیست بود و از دل مفهوم غربی خارج شد و بعد از مدتی خود دیکتاتور شد ( چیزی بیشتر از قانون ۷ کارگردان در نمایش) بسیار هوشمندانه بود.
بازیهای بسیار خوب و دیدنی بود و من از دیدن بازیها کاملا لذت بردم و به گمانم کاملا مخاطب را همراه می‌کرد، گرجی عزیز که واقعا همیشه دلتنگ حضورش در صحنه هستم باز خوش درخشید، آزاده صمدی به گمانم یکی از بهترین نقش آفرینی هایش را در تئاتر داشت و همینطور سایر بازیگران، همه خوب بودند و به خوبی از آنها بازی گرفته شده بود.
میزانسن و حرکتهای طراحی شده بازیگران به نظرم نمره کامل را میگیرد و همینطور نقش پررنگ کارگردان که کاملا مشهود بود. از نظر گریم هم کار خوب بود و در راستای اجرا قرار گرفته بود، طراحی نور و صدا برای من چیز شگفت آوری نداشت اما به کار لطمه نمیزد و قابل قبول بود، طراحی لباس هم مناسب بود هرچند ... دیدن ادامه ›› آنهم خیلی نوآور نبود و صدالبته به گمانم نیازی هم به طراحی بیشتری نبود. من چون اجرای جشنواره را ندیدم ابعاد سالن را دوست داشتم چون به هیچ وجه تمرکز نمایش را نمی‌گرفت و تماشاگر می‌توانست به خوبی با نمایش همراهی کند.
برای من متن مهمترین قسمت نمایش است و عجب متنی! حقیقتا اطراف ۴۵ دقیقه اولیه کار دو جا احساس کردم که در حال پرتاب به خارج از متن هستم اما به سرعت برگشتم، من متن را دوست داشتم، تجربه کردم و لمس کردم. بی اغراق ممنون از این متن. متن برای من شبیه یک پایان نامه یا یک رساله بود از بیان مسئله آغاز و با قدرت و فریاد شدیدی به نتیجه گیری ختم شد و شیفته مراحل‌اش شدم، دلباخته نتیجه گیریش شدم.ساده انگارانه است که فکر کنیم متن مربوط به یک زیست تئاتری است ، کارگردانی که هم هست و هم نیست هم اراده دارد هم ندارد هم اسیر ذهنیت خود و هم درگیر کنشگران دیگر می‌شود، این زندگی در تئاتر نیست این خود زندگی‌است. چه می‌شود که منفعل می‌شویم و چگونه میتوان منفعل نشد و کنشگری فعال شد؟ شاید پاسخ جامعه شناسانه در حد کلان این باشد : ایجاد شرایط مناسب برای مبادلات درونی و بیرونی در قالب افزایش قانون گرایی و مردم سالاری بهترین عامل برای پیشگیری از ورود به انفعال است. شاید هم جواب مشترک روانشناسی و جامعه شناسی یعنی تلفیق خرد کلان این باشد که باید به دنبال ساخت ( یا برساخت) هویتی جدید بود، شاید هم باید فرار کرد و رفت و باز هم رفت. به هرروی به طور یقین پاسخ مناسبی برایش وجود ندارد اما انفعال همانطور که از خرد به کلان حرکت میکند، به صورت عکس نیز تحت تاثیر ابعاد کلان ( ساختارهای پهن دامنه) قرار میگیرد و در واقع برایند این رخداد است که سوژه و ابژه را می‌‌سازد همانند سگ شدن کارگردان! فکر میکنم تاریخ گویای خیلی موارد باشد در نمایش هم به جمله ای از مارکس البته بدون ذکر اسم چند باری اشاره شد، به هرروی میتوان از تاریخ درس آموخت ؟ و اینکه چه درسی آموخت؟ هگل در جایی می‌گوید که همۀ رویداد‌ها و شخصیت‌ها در تاریخ گویی دوبار رخ می‌دهند و مارکس افزوده بود که استاد بزرگوار من فراموش کرده اضافه کند: «بار اول به‌شکل تراژدی و بار دوم به‌شکل کمدی!» در حقیقت، تکرار مضحک و خنده دار حوادث دردناک گذشته خواه به‌ علت ترس باشد، از اتمامِ ترس، ضرورت ارعاب برای اعمال اقتدار، سرکوب شورش‌های بالقوه، و خواه به«‌دلیل» اصرار بر استمرارِ عرف و سنت، اراده‌ی تقلید از رویه‌ی گذشته و بزرگداشت گذشتگان. باز به‌تعبیر مارکس، که خودش شرکت در «جشن احیای اموات»؛ را از سر بی تاثیری مثال میزند، معتقد است تاریخ به‌شکل بیرحمانه یا مضحکی «تکرار» می‌شود و گویی همچنان قرار نیست کسی از آن درسی بگیرد؟
به هرروی ممنون برای این خاطره و تماشای زیبا که کنار دوستان عزیز تیوالی جذاب تر هم شد، با آرزوی سالنهای پرجمعیت و اجرای فراوان
⭐⭐⭐⭐⭐
و اون جمله درخشان مارکس یه ادامه جالب هم داره که در نمایش محقق میشه
* قهرمان‌های تاریخ دو بار زاییده می‌شوند یک‌بار در قامت اسطوره و یک‌بار به شکل دلقک *
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دکتر با توضیح شما معانی نهفته در پوستر بیشتر نمایان شد🙏🏻🌹
۲۲ تیر ۱۴۰۱
سحر بهروزیان
دکتر با توضیح شما معانی نهفته در پوستر بیشتر نمایان شد🙏🏻🌹
🌸🙏
۲۲ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید