من امشب (یکشنبه 15 دی) کار رو دیدم
اول از همه احترام کامل ، خالصانه و صمیمانه خودم رو به همه دست اندرکاران این نمایش ، خصوصا بدلیل حرکت انسانی و مردمی آنها در بهره گیری از نابازیگر این نمایش تقدیم میکتم .
اما راستش اصلا از نمایش خوشم نیومد ...
1- طراحی صحنه را اصلا نپسندیدم . وجود پارچه های آبی در کف سالن بدون هیچ کاربرد خاصی بود ، استفاده از مکعبهای چوبی که هیچ کاربرد خاصی نداشتند و عملا چندان در راستای گسترش ابزارهای اجرا مورد استفاده قرار نگرفتند . پتوی چهل تکه ، کبوتری که وجود نداشت ، ...
2- نورپردازی کار رو نپسندیدم . معنای این نورهای قرمز و آبی بین پرده ها چندان جذاب و گویا نبود . البته در نمایشهای ایرانی (همچون مینیاتور) انتظار نورپردازی بیانگر ندارم اما انتظار پیروی از یک نظام نشانه شناسی درست یا یک عملکرد فانکشنال و کاربردی از نور را حتما دارم که متاسفانه اصلا در این نمایش وجود نداشت .
3- صداسازی اصلا جذاب نبود . نه موسیقی و نه (خصوصا) صداسازی ها ... کلا همه چیز صرفا ایده ای برای ذکر تاریخ حدودی وقایع و رویدادها بود . ولی
... دیدن ادامه ››
چرا همیشه جلیل شهناز؟ صدای زنگ تلفن و روشن خاموشی نورها هم بد و بی معنی بود . صدای نعره های خرس هم افتضاح بود .
4- گریم بسیار خوب بود و تناسب آن با نقشها بسیار در کیفیت کار اثرگذار بود .
5- بازی ها معرکه بود ، خصوصا خانم آدینه . هم از نظر بیان ، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر ریتم ، بازیهایی کاملا یکدست ، دشوار و نرم دیدم .
6- دیالوگ ها از نظر بیان و کلام ، دقیق ، سالم و کاملا ایده آل بود . نحوه صحیح ادای لغات و تناسب آوایی همه آنها با موقعیت و فضای دراماتیک اثر بسیار حائزاهمیت بود .
7- نمایشنامه از بعد فلسفی و معنایی (حتی معنای گروتسک) چیزی برای بیان نداشت (حداکثر نوعی پوچی یا دور بی پایان رذالت/نگرش ابزاری/نامرادی قابل استخراج بود) اما از لحاظ فرم ، قابل قبول تر بود .
8- بازیگر نقش فری به اندازه دیگر بازیگران قوی ظاهر نشد .
در مجموع کار را نپسندیدم ولی قابل قبول بود . (50 از 100)