در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد مجللی | درباره نمایش توفان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:53:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
رفیق اگر تو هم مثل من دو دلی که این نمایش رو بری یا نه و همش کلافه ای که نکنه چیز خاصی رو از دست بدی، این متن برای تو هست
پرده که رفت کنار تو نگاه اول از دکور ذوق زده شدم اما این ذوق نهایتا یه ربع دووم آورد
نمایش فقط ۵ دقیقه تو کشتی هست و بقیه اش تو جزیره میگذره اما دکور کاملا معطوف به کشتی هست و هیچ نشانی از جزیره و حس و حالش دیده نمیشه، من تا لحظه ی آخر منتظر یه غافلگیری یا خلاقیت از دکور بودم چون به کوشکی ایمان دارم اما دیشب کارم فقط ناامید شدن بود، دکوری ثابت و غیرکاربردی که با توجه با کامنت ها خیلی ذوقش رو داشتم
بازی ها یک دست و البته کاملا معمولی بود، محمد نادری حتی تو سن خودش هم نبود چه برسه به یه پیرمرد
شوخی های سطحی و بازاری که واقعا خنده دار نبود و حقیقتا پوکر فیس بودم که آخه چرا!
متنی که خیلی رو هست و شعار اخلاقی میده فقط
و موسیقی ای که اگر نبود وسط نمایش سالن رو ترک می کردم
درود به شرفتون نوازنده های عزیز که نذاشتین من تو سالن چرت بزنم
کیف کردم از موسیقی ... دیدن ادامه ›› ها
در مجموع، با توجه به مبلغ بلیت، با ندیدن این کار حقیقتا چیزی رو از دست ندادین

پ.ن: موقع نواختن سازها دیالوگ ها درست شنیده نمیشه، ای کاش کلا ساز میزدن تا هیچی نمیشنیدم و جاش فقط کیف می کردم :)
مجللی جان من شخصا این متن رو دوست ندارم (یکی دوتا اجرا ازش دیدم که خیلی برام کسل کننده بود) و اصلا نمی تونم باور کنم هملت رو هم همین نویسنده نوشته :)))
حیف که این اجرا سرحالت نیاورد.
۰۶ اسفند ۱۴۰۰
محمد کارآمد
نمیدونم این نمایش رو دیدید یا نه، ای کاش شما چند خط مینوشتید ما میخوندیم توی ذهنمون تجسم میکردیم با زیرلایه های روانشناختی توفان شکسپیر آشنا می شدیم و از اطلاعات بامداد خان هم در مورد خط اصلی ...
جناب کارآمد عزیز سلام و ارادت
من نمایش توفان ساخته‌ی مصطفی کوشکی رو ندیدم هنوز، آنچه که من عرض کردم ناظر به متن اصلی شکسپیر است و ممکن است در مواجهات مختلف با این متن پرداخت‌های متفاوتی انجام شود. چه اینکه نمونه‌های زیادی وجود دارد که متن‌های کلاسیک دگرگون و امروزی شده‌اند.
اساسا یکی از پیشنهادها برای جهان امروز و به طور مثال پست‌مدرنیست‌ها همین مواجهه دگرگون‌کننده با متون است و بازپرداخت آنها با شرایط امروز، آنچه که ژنت در مبحث بینامتنیت نیز به آن پرداخته است.
هر متن امروزی نسبتش با متن مادر می‌تواند گونه‌های متنوعی داشته باشد از بینامتنیت صریح و اعلام شده که مشخصا ارتباطی مستقیم با متن ... دیدن ادامه ›› اصلی و چارچوب آن دارد تا نگاه فرامتنی که با سویه‌های انتقادی سراغ متن مادر می‌رود‌ و سایر دسته‌بندی‌ها که اشاره به آنها از حوصله این متن خارج است.
اینکه خروجی متن امروزی از متون دیگر به ویژه کلاسیک چطور باشد برمی‌گردد به رویکرد نویسنده‌ی متن دوم.
پس اساسا تغییر و تحول در متن مادر لزوما امری ناپسند نیست اما کیفیت پرداخت و شناسایی گلوگاه‌های متن مادر و بستری که متن اول و دوم در آن شکل گرفتند حتما حائز اهمیت است.
حالا اگر متن شکسپیر را بشود با نظریات یونگ در روانشناسی و عقده‌های "حقارت" و "وابستگی" بررسی کرد، هیچ الزامی وجود ندارد تا متن دوم نیز این‌گونه پرداخت و یا به آن توجه شود.
پراس‌پروی استعمارگر می‌تواند متحول شود در متن دوم و یا نه و هم‌چنین "کالی بان".
نمونه‌ای از مواجهه پست‌مدرنیستی( نمی‌گویم توفان کوشکی مواجهه پست‌مدرنیستی است) با هملت شکسپیر اکنون در سالن مولوی در حال اجراست، این اجرا رو هم متاسفانه هنوز ندیدم اگر بستر آن "هملت ماشین" هاینریش مولر باشد که گویا همین‌طور هم هست، یکی از موفق‌ترین پرداخت‌های امروزی متن‌های شکسپیر است.
اطاله کلام نمی‌کنم آنچه که عرض کردم نگاهی کوتاه به مقوله‌ی متن و روابط متنی با داشته‌های ذهنی قلیل من بود که یکی از محورهای نوشته شما بود، در ساحت اجرا و کیفیت عوامل اجرا و صحنه موضوعی جداست که مخاطبی جدی و فهیم چون شما که نمایش را تماشا کرد حتما صلاحیت بیشتری برای ارزیابی و ارزش‌گذاری دارد و متاسفم برای این تجربه‌ی ناخوشایند.
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
یاسر متاجی
جناب کارآمد عزیز سلام و ارادت من نمایش توفان ساخته‌ی مصطفی کوشکی رو ندیدم هنوز، آنچه که من عرض کردم ناظر به متن اصلی شکسپیر است و ممکن است در مواجهات مختلف با این متن پرداخت‌های متفاوتی انجام ...
ای کاش ای کاش این یک برداشت دوم بود ای کاش کوشکی به اصل قصه وفادار نمی موند و توفان خودشو خلق میکرد، متاسفانه این نمایش همان متن اصلی با اجرایی فاجعه بار بود، پرداختن صرف به طنز ضعیف و کم اثر این نمایش و حذف مفاهیم فلسفی روابط استعمارگر و مستعمراتیها و سیاستهای مبنی بر ظلم و خشم!!!
چند وقت پیش سریال کره ای میدیدم بنام It's Okay to Not Be Okay
جناب متاجی باور نمیکنید کارگردان با چه ظرافتی طرحواره رهاشدگی و عقده حقارت و شخصیت ضد اجتماعی و بیماری اوتیسم رو مورد بررسی قرارداده و بجای گنده گویی و پیچیده کردن برای فهم مخاطب از بازخوانش کارتونهای والت دیزنی مثل دیو و دلبر یا اثار مترلینگ مثل جوجه اردک زشت و هانسل گرتل و سایر قصه های پریان مربوط به کودکان استفاده کرده و چنان برداشت جدیدی از این آثار در یک سریال خانوادگی بظاهر ساده ارائه میده که تا مدتها ... دیدن ادامه ›› ذهن رو درگیر خودش نگاه میداره و نبوغش ادمو به تحسین واردار میکنه، اما برعکسش فیلمهای هری پاتر رو داریم که کارگردان سعی کرده بشدت به کتاب وفادار باشه اما چون اصلا درک درستی از اون عظمت اثر و مفاهیم عمیق رشد و شکوفایی و حرمت نفس و بلوغ و خشم و غیره نداشته، همه رو حذف کرده و فقط به خط اصلی داستان یعنی مبارزه خیرو شر پرداخته و بجای عمق فقط با جلوه های ویژه و هزینه بالا سطح داستان و قصه رو به نمایش کشیده و باعث بی آبرویی چنین منبع اخلاقی اجتماعی فاخری شده تا جایی که امکان نداره کسی که بزرگ سال حساب میشه بعد از دیدن یکی از فیلمهای هری پاتر به خواندن کتابهاش جذب بشه و همگی اونو اثری کودکانه در ژانر فانتزی تخیلی دسته بندیش میکنند که جای بسی تاسف داره و من خوشحالم که قبل از ساخته شدن فیلمها این کتابها رو خوندم و با تمام وجود از عمقشون استفاده کردم،
این دو مثال رو زدم تا عرض کنم کاملا با برداشت آزاد و دوباره نویسی و بروز کردن اثار کلاسیک موافقم اما مشکل اونجاست که کسی اصل قصه رو درک نکرده باشه و فقط از کاراکترها و اسامی اون اثر استفاده کنه و آش جدیدی بپزه که نتنها قابل خوردن نباشه بلکه مزه آش قدیم رو هم نابود کنه ?
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید