علیرغمِ نورپردازی یکنواخت
با چشمپوشی از عدم انسجام کافی
با اغماض نسبت به معرّفی ناقص شخصیّتها
بدون در نظر گرفتن روایتهای داستانی ازهمگسیخته
دوست داشتم
و خیلی هم دوست داشتم
چون تا به حال هیچ فیلمی، هیچ تئاتری، هیچ اثر هنری دیگری نتوانسته بود از دقیقهٔ دهم به بعد، تا انتها، یکریز اشک مرا در بیاورد!
+
... دیدن ادامه ››
هر بار که خانم کردا مونولوگ میگفتند اشک میریختم. هر بار!
+ من نه با بیخوابی و نه از گرسنگی، خستگی یا جنگ اعصاب سردرد نمیگیرم. فقط بعد از گریه سرم درد میگیرد. همهوایی خیلی سرم را درد آورد! خیلی.