در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال الف. | درباره فیلم دربند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:03:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فیلم، با یک دست چند هندوانه‌ی فوق‌العادّه سنگین برداشته است: معضلات اجتماعی، جامعه‌ی مردسالار و تضییع حقوق زنان، مسائل دانشجویی و فرهنگی و دغدغه‌ی آزادی بیان. امّا پرداختن به تمام این‌ها، آشکارا از توان فیلم خارج است! به همین دلیل، فیلم نارَس و کال می‌ماند. تکلیف فیلم‌ساز با خودش مشخّص نیست و معلوم نیست فیلم، قرار است راجع به قوانین چک و سفته باشد یا مشکلات دانشجویی! قرار است راجع به سوءاستفاده‌چی‌های کلّاشِ تهران باشد یا دختران معصوم شهرستان! و این که فیلم‌ساز، راجع به تمام این‌ها حرف زده است، فیلم را نچسب، وصله‌پینه‌ای، تکّه‌تکّه و بی‌کیفیّت می‌کند.


علی‌رغم تمام این ایرادهای ریز و درشتی که به فیلم، از جنبه‌ی تکنیکی و فیلم‌نامه‌ای، وارد آوردم، کار را کمی تا قسمتی دوست داشتم! نمی‌دانم! یک‌جایی از فکرم را قلّاب انداخته که دقیقاً خودم نمی‌دانم کجاست! واقعاً به نظرم آن بخش‌های توی دانشگاهش فاجعه بود! یا پایان‌بندیِ آن‌چنانی‌اش! شخصیّت‌هایی که ول شده بودند را نمی‌توانم تاب بیاورم. امّا نمی‌دانم از چه چیزش و چرا خوشم آمده! نمی‌دانم! و چون نمی‌دانم، توصیه‌اش هم نمی‌کنم!

بخشی از یادداشتم راجع به «دربند»:
http://cinephilic.blogfa.com/post/53
بیتا نجاتی (tina2677)
شاید آن بخشی که دوست داشتید به آن علت است که شهبازی آدم را گرفتار فضای داستان و شخصیتهایش می کند.شما هم مانند هر بیننده ای، دربند این شخصیتها و داستانشان شدید،اندکی با آنها همذات پنداری کردید .
۱۲ مهر ۱۳۹۲
بیتا نجاتی (tina2677)
راستی، نازنین دانشجوی رشته پزشکی بود نه دامپزشکی.درمورد اینکه شهبازی راه حل ارائه نکرده و حدی از نوعدوستی و احتیاط که نازنین باید رعایت می کرد تا نه شخصیت پلید داستان شود و نه ساده لوح، باید گفت شهبازی فقط طرح مساله کرده، معضل را بیان کرده.
۱۲ مهر ۱۳۹۲
@ خانم نجاتی:
راجع به پزشکی، سپاس از توضیح‌تان. اشتباه من از آن‌جا حادث شد که نازنین به سحر می‌گفت دانشکده‌اش در خیابان جمال‌زاده قرار دارد!
بله! فضاسازی‌های خوب احتمالاً علّتی است که فیلم من را درگیر کرد.

@ آقای ضیایی:
فیلم بی‌انسجام و پاره‌پاره بود! خوش‌حالم هم‌نظریم و ای کاش بر سر خوب بودنش هم‌نظر می‌بودیم.
۱۲ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید