در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال الف. | درباره نمایش احساس آبی مرگ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:57:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
«آدم جایزه‌ی خطاست!»
«این فقط یه اتّفاق بود.». این جمله را در طول اجرای «احساس آبی مرگ» بارها می‌شنویم. جمله‌ْ شوری در خود دارد که دل‌شوره می‌آفریند امّا امیدی نیز همراهش می‌آورد. این‌که همه‌ی قضیه «یه اتّفاق» بوده است و نه چیزی بیشتر! تمام احساس آبی مرگ درباره‌ی همین نه چیزی بیشتر است. تئاتر درباره‌ی کودکانی است که در زیر سنّ قانونی مرتکب قتل شده‌اند و حالا در کانون اصلاح و تربیت به انتظار حکم خود نشسته‌اند. مسئله‌ی اعدام در تمام دنیا پدیده‌ای بحث‌برانگیز و جنجال‌آفرین است. در کشور ما و با توجّه به مناسبات مذهبی، این تنش‌ها رنگ‌وبویی دیگر به خود می‌گیرد و از صِرفِ بحث‌های خام قانونی خارج می‌شود و حسّاسیّت‌هایی منحصربه‌فرد پیرامون خود پدید می‌آورد. در وهله‌ی نخست باید به یاد آورد که در کشور ما به جای واژه‌ی «اعدام» در مجازات «قتل نفس»، از «قصاص» استفاده می‌شود و از آن‌جا که «قصاص» جای‌گاه و تعریف مشخّصی در ادبیّات مذهبی دارد، پس باید در تعریف تئاتر احساس آبی مرگ، بگوییم که اثر راجع به قصاص کودکان و نوجوانان زیر سنّ قانونی است. مذهبی بودن واژه‌ی قصاص و ریشه داشتنش در دین، دست نویسنده و کارگردان اثر را بسیار می‌بندد. حسّاسیّت‌ها بالاست و کوچک‌ترین سوءبرداشت‌ها می‌تواند به ضرر کلّ گروه تمام شود. به همین دلیل، اوّلین نکته‌ای که باید راجع به آن به گروه اجراکننده‌ی اثر تبریک گفت، رعایت همین ظرایف و لطایف است که در عین حفظ خطّ قرمزها، سخن خود را می‌گوید. تمام تئاتر راجع به نوجوانانی است که ناخواسته، در اثر اتّفاق مرتکب جنایت شده‌اند. اثر از سویی به خانواده‌ی قربانیان می‌پردازد و از بخشی دیگر به شخصیّت‌های قاتلان و خانواده‌های آن‌ها. این‌که هر دو جانب قضیه گرفته شده است بسیار محترم است، امّا متأسفانه سهم خانواده‌ی قربانیان بسیار کم‌تر از مجرمان و خانواده‌ی آن‌هاست. این عدم تناسب باعث شده است تا شأن هنری کار تا میزانی پایین بیاید. تأکید زیاده بر چیزی باعث القاء آشکار معنا و ایده می‌شود و همین القاء است که در صورت تشدید شدن و بزرگ شدن نهایتاً می‌تواند به «شعار»، یعنی آشکارترین نوع انتقال پیام و زننده‌ترین آن، تبدیل شود. خوش‌بختانه احساس آبی مرگ بسیار با این ورطه فاصله دارد و همین مسئله‌ِی اندکی آزاردهنده هم برای مخاطبی که احساساتش را به ... دیدن ادامه ›› اثر بسپارد، چندان محسوس نیست. اثر هم‌چنین در کُنه خود این نظریه‌ی منسوخِ جامعه‌شناختی را ترویج می‌کند که انسان‌های برآمده از شرایط اجتماعی نامناسب مستعدّ ارتکاب جنایت هستند. کاش نویسنده و کارگردان جایی برای این مسئله هم در نظر می‌گرفتند که تمام هم‌نوعان ما انسان‌هایی شریف هستند و کسانی که ما داستان‌شان را به صورت تئاتر دیدیم، شرافت‌شان به وسیله‌ی اتّفاق لکّه‌دار شده است.
از این منظر که عبور کنیم، به اجرای اثر می‌رسیم که بسیار قابل‌قبول و روان است. از تمهیدات اجرایی خوبی برای روان نگه داشتن کار استفاده شده است. بازی بازیگران کار بسیار خوب و چشم‌گیر بود و همین امر به باورپذیرتر شدن اثر بسیار کمک کرد. صحنه‌پردازی و نورپردازی‌های موضعی، استفاده از آکسسوار و هم‌چنین طرّاحی لباس در کنار هم به در آمدن یک فضای بغرنجِ برزخ‌وار، درست مثل شرایط پروتاگونیست‌های تئاتر، منتهی شده بودند که این احساس، گاه با استفاده از آکسسوار و نور، و بازی بازیگران، تلطیف یا تشدید می‌شد. در این مورد، طرّاحی لباس شخصیّت‌های فرعی بسیار کمک‌کننده بود. چادر سفید مادر که به تیرگی می‌گرایید و لباس‌های تمام‌سیاهِ خواهر در اواخر اجرا، مخاطب را به درون اثر می‌کشاندند و به برخی از احساسات عمیق او دست می‌کشیدند. حضور مادر با لباس سفید روی صحنه و «مادر» «مادر» گفتن‌هایش بیننده را به خلصه می‌برد و ظاهر شدن خواهر با لباس‌هایی که هیچ نقطه‌ی سفیدی در آن نیست، اثری کوبنده بر روان مخاطب داشت. در اجرای تئاتر از ویدئوها و مصاحبه‌هایی با نوجوانان استفاده شده بود. هم‌چنین از قطعاتی از فیلم‌ها و بریده‌ی جراید هم بهره‌برداری شده بود. این ویدئوها و تصاویر متأسفانه به علّت کیفیّت پایین تصویری و عدم استفاده‌ی مناسب، یعنی افراط در بهره‌جویی، متأسفانه اثر کوبنده‌ی خود را از دست داده بود و آن‌چنان که باید، به مخاطب سیلی نمی‌زد! امّا اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم، جایِ به کار بردن آن‌ها، هم‌زمان با دیالوگِ بازیگران، بهترین جایی بود که می‌توانست باشد و اگر هر بخش دیگری از کار به این امر اختصاص داده می‌شد، کم‌ترین نتیجه‌اش از ریتم افتادگی اثر می‌شد.

با تمام این اوصاف، احساس آبی مرگ، تئاتری قابل تأمّل درباره‌ی موضوعی بغرنج و آزاردهنده است که به خاطر اجرای چشم‌گیر و متفاوتش ارزش تماشا کردن را دارد.

پی‌نوشت

با تشکّر از آقای افشاریان عزیز، نویسنده‌ی خوب این کار خوب، بابت دعوت‌شان از این‌جانب به عنوان مهمان.


نقل‌شده از:
http://cinephilic.blogfa.com/post/11

اسم کار خیلی مناسب بود!! احساس ... آبی ... مرگ
۱۷ تیر ۱۳۹۲
منم ممنونم از تو جانا و نگاه موشکافانه و دقیق ات :-*
۱۷ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید