آیا «کودکِ کار»، فقط کودکی است که سر چهارراهها شیشهی خودروها را با دستمال پاک میکند یا به دستفروشی مشغول است؟! آیا اینکه در ماهِ مهر، بهار تحصیلی، بیست کودک، که مطمئناً فردا صبح کلاس درس دارند را از ساعت هشت تا ساعت نُه و بیست دقیقهی شب روی صحنه بیاوریم، اجحاف در حقّ آنها نیست؟! و آیا باید حتماً حیوانی را روی صحنه کُشت و خونش را ریخت تا در حقّ آن بیزبان ستم کرد؟! خوراندن مقادیر زیادی داروی خوابآور تنها راه کنترل حیوان روی صحنه است؟! و در پایان! آیا باید کودکان خردسال و حیوانات بیزبان را روی صحنه بیاوریم تا اثبات کنیم متفاوتیم؟! عامل تفاوت، «متن» است و «واژه»، نه این زرقوبرقهای بیحاصلِ حواسپرتکُن.
بخشی از یادداشتم بر «عرق خورشید، اشک ماه»:
http://cinephilic.blogfa.com/post/60