«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
این طبیعی ست که آدمها، سقراط درونشان گاهی شکوفه کند، توهمی که همیشه عاملی ست که کمک می کند از تعریف و بازتعریف مدل کهنه ی تراژیک و خالی از تفکر زیر لذت ببریم:
"نخبه ای که حرفهایش شنیده و فهم نمی شود و ابلهان مزور و سیاس، که به سطح آگاهی او هیچگاه نبوده و نخواهند بود، او را قربانی می کنند!"
و همواره نیز، بی آنکه کمی از این همه لذت، سهم ِ این باشد که سقراط ها چه چیز را چطور و از چه کسی می پرسیدند؟ "آگاهی" چیست؟ "آگاه" کیست؟
همین است که هر وقت کم میاوریم، از بس "تراژدی" و "نیاز به توجه" را دوست داریم، سقراط درونمان را در وضعیت نوشیدن "جام شوکران" توهم می کنیم و بر طبل سقراط کشی و سهراب کشی می کوبیم! نخبه کشی، بوده و خواهد بود. اما توهم نخبگی، درد بزرگ تریست.