در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سحر لیلی ئیون | درباره نمایش زبان تمشک های وحشی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:15:27
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تعریف بازی چیست؟ سوالی بود که بعد از دیدن این نمایش مرتب درذهنم تکرار شد فرق نمایشنامه خوانی با این نمایش چی بود؟ صدا که از میکروفون بازی ها تمام مدت نشسته در ماشین و...
تنها نکته مثبت کار نمایشنامه منسجم وقوی کار بود که دغدغه های زوج های امروزی شفاف به تصویر کشیده شده بود وقتی دوست داشتن زیر بار روز مرگی گم می شه و هر دو سرگردان در رابطه به دنبالش می گردند.
تعریف بازی رو نمیدونم دقیقا چیه، ولی حدس میزنم، انتقال حس درونی شخصیت، نگرانی ها، ترس ها، بی قراری ها، دوست داشتن ها و همچنین حالت های ذهنی مثل باورها، خواستن ها، قصدها، نیت ها، از طرفی حرکات حساب شده، لحن گفتار، لرزش صدا، نگاه و خیلی از موارد از این دست میتونه توی این مقوله بگنجه، ولی چیزی که به نظرم خیلی توی این کار مهم بود فقط بازی نبود، تفاوت جدی و موثری که داشت فرم اجرا بود، به نظر من همه ی مولفه های صحنه حساب شده بود و در خدمت متن و معنای نمایش بود، این که دو نفر بازیگر توی یک ماشین ساکنی نشسته بودند و مسیری رو ظاهرا طی میکردند ماشینی که کارکردش حرکت هست ولی اینجا شاید تنها آبجکت ساکن و ایستای صحنه بود، و چیزی که حس حرکت و پویایی و طی طریق رو میداد در واقع فیلمی بود که روی صحنه داشت پخش میشد. فیلمی که خیلی اوقات به کمک انتقال معنای نمایش میومد، جایی که انگار زبان قاصر میموند از وظیفه ارتباطیش و توی فضا رقص حروف رو میدیدم که انگار در هوا معلق میمونند و دود میشند و پراکنده میشند، یا پسرکی که حتی نحوه راه رفتنش توی صحنه حساب شده بود و به من تماشاچی کمک میکرد که موقعیت مبهم اون رو توی کار بهتر درک کنم، شخصیتی که انگار از دنیای دیگه ای اومده که مثل آدمهای این دنیا حتی راه نمیره، دوربینی که خیلی وقتها جلوی صورتش بود و من فیلم اون رو از نمای نزدیک تر میدیدم هم به من کمک میکرد که حس کنم از یه دریچه و یه واسطه ای دارم به اون شخصیت نگاه ... دیدن ادامه ›› میکنم... از این نشانه ها به نظرم خیلی توی کار بود، نشانه هایی که دلالت مند ارائه شده بودند و ذهن من تماشاچی رو تا روزها درگیر رمزگشایی از اونها میکرد. در کل احساس میکنم خیلی خیلی فاصله است بین نمایش زبان تمشک های وحشی و نمایشنامه خوانی
۲۸ مرداد ۱۳۹۶
خانم فیض آبادی ممنون از نطرتون اما‌ صحبت های شما بیشتر در راستای طراحی‌صحنه بود و من اختصاصا در مورد بازی صحبت کردم هر دو بازیگر بسیار توانمندی هستند اما تو این نمایش بازی نداشتند
۲۹ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید