در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سحر لیلی ئیون | درباره نمایش اِکوئوس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:54:26
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
صحنه آغاز به بند کشیدن آلن و ضربه های شلاق ناگی به آلن منو به یاد bdsm انداخت. وقتی نمایش جلو رفت متوجه شدم چه قدر به پیرنگ اصلیش میخوره.
بار دوم که اجرا رو دیدم صحبت ‌های آلن در ابتدای تئاتر رو بهتر متوجه شدم مبتنی بر اینکه « اون اونجا بود، همه چیز رو دیده بود من نبودم من رو ببخش بازم منو بپذیر دیگه اینکارو نمی‌کنم قسم می‌خورم »
روایت به خوبی تاثیر کودکی بر بزرگسالی رو به تصویر کشیده بود و حتی این نکته که پدر مادر زخم زننده خودشون زخمی هستند (یک چشم بودن اونها) که حتی می‌تونه استعاره از نگاه متعصبانه و کورکورانه اونها به مسائل باشه.
لباس توسی اعضای خانواده یعنی خنثی بودن چون وقتی احساسات رو سرکوب می‌کنیم به این می‌رسیم که هیچ احساسی ندارم.

فقط تنها نکته ابهام برام روند انتقال متقابل درمانگر بود. چه طوری درمان آلن ‌ به بازشدن زخم های خود درمانگر منجر شد؟
موسیقی عالی بود خیلی لذت بردم.
ممنون از اجرا خوبتون??
این ابهام نظر من هم بود در نمایش. اما در نمایشنامه، در دیالوگ آغازین درمانگر رو به تماشاچیان پاسخ داده شده:
.... In a way, it has nothing to do with this boy. The doubts have been there for years, piling up steadily in this dreary place. It's only the extremity of this case that's made them active. I know that. The extremity is the point! All the same, whatever the reason, they are now, these doubts, not just vaguely worrying - but intolerable...
۱۰ بهمن ۱۴۰۰
سحر بهروزیان
من سومین اجرا دیدم چشمهای دکتر لنز بود نکنه بعداً تغییر دادن!
من اجرا شب آخر و جمعه قبلش رو رفتم . چشمهای خود بازیگر بود .خوب یادمه چون هر دو بار حالت اشک دار بود برای رورانس
۱۱ بهمن ۱۴۰۰
ممنون از همراهیتون
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام همیاری جان
معلومه برای جمعه کی بلیط فروشی باز میشه خسته شدم از بس چک کردم ??
سپهر، یلدا معصوم و پرستو جمشیدی این را خواندند
نیلوفر ثانی و امیرمسعود فدائی این را دوست دارند
پیشنهادش میکنم
کار خوبیه
(سعی میکند خاطره ی کباب را به فراموشی بسپارد)
۲۷ دی ۱۴۰۰
پرستو جمشیدی
به حرف شما باکس‌های بغل می‌گیرم نیارنم وسط ناراحت می‌شم انصافا ????
توکل به خدا میارنتون :دی
۲۹ دی ۱۴۰۰
سید حسام حجازیان
توکل به خدا میارنتون :دی
????? سال‌ها بود جز خودم ندیده‌بودم کسی دو نقطه دی بذاره. :بهمن ؛)
۲۹ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید