تماشاگر فهیم سرمایهی تئاتر است. (این جمله رو با صدای خانم ژاله علو قبل از اجراهای تئاتر شهر میشنویم) بیاید سرمایهی تئاتر باشیم!!! امشب موقع اجرا خیلی همهمه بود توی سالن. پچ پچ و حرف زدن و خنده بیربط وسط اجرا که جای خود! رفت و آمد مکرر و صدای بلند باز و بسته شدن درهای سالن رو هم بهش اضافه کنید. مسئولین سالن نباید این موارد رو کنترل کنن که حداقل درها با اون شدت بسته نشن؟؟؟!!!
دربارهی نمایش...اجرای چهارشنبه، ۱۵ اسفند رو دیدم و از دیدنش لذت بردم. خاطره خوش اجرای سال ۸۶ به کارگردانی حمید سمندریان هم برام زنده شد.
کارگردانی آقای پیروزفر در مقایسه با کارگردانی آقای سمندریان، خیلی متفاوت بود. نمایش حمید سمندریان، خیلی رنگی بود و پر انرژی و پر هیاهو (در همه اجزا) و نمایش پارسا پیروزفر، خاکستری، با فضای سرد. من هر دو اجرا رو دوست داشتم. ولی تصور نمیکردم یک متن بتونه انقدر متفاوت باشه در اجراهای مختلف.
در کل اجرای امشب رو
... دیدن ادامه ››
دوست داشتم.
تنها موضوعی که من رو اذیت کرد این بود که دیالوگها گاهی به خوبی شنیده نمیشد. من ردیف 7 بودم و از پشت سر صدای تماشاچیها رو هم میشنیدم که از هم میپرسن "چی گفت؟". شاید اگه دیالوگها واضحتر و پرقدرتتر ادا بشن ، تماشاچی هم راحتتر با نمایش ارتباط برقرار کنه.
ریتم اجرا هم به نظرم کمی کند بود امشب که توی اجراهای شبهای اول پیش میاد (اجرا تاخیر زیادی نداشت اما از سالن که اومدم بیرون ساعت 9:47 دقیقه بود.)
در نهایت، اگه فرصت بشه دوباره این اجرا رو خواهم دید.