این کار هر چی که بود، همه از دل بود
همه از دل بود
همه از دل بود
(سه بار)
اجرا رو دوست داشتم، نه به اندازهی تعریفایی که خوندم و شنیدم ولی لذت بردم از دیدنش.
نگاهِ متفاوتی بود به جنگ... موجوداتی غیر از انسان هم توی تمامِ جنگها حضور دارن که میجنگن، فدا میشن، آسیب میبینن... و لعنت بر انسانی که چشمش هیچ چیزی جز خودشو
... دیدن ادامه ››
نمیبینه.
برای من بارِ طنزِ کار پررنگتر بود...یعنی به شخصه هیچجا غمی حس نکردم.
اون قسمتِ مونولوگِ کبوتر رو اصلاً و اصلاً دوست نداشتم. به نظرم باعث شد پیوستگیِ کار از دست بره... یا حداقل برای من تاثیرگذاریِ خاصی نداشت.
یه بخشایی دیالوگها خیلی ناواضح بود (هم به خاطر سرعتِ بیان، هم به خاطر تیپسازی و تغییرِ لحنها.)
پوسترتون هم از نظر من عالیه 👌🏻
چرا هیچ وقت به ذهنم نرسیده بود پروانهی نر هم وجود داره؟ اونم به این زیبایی 😂😂
و هیچ وقت از یه حلزون نخواین که براتون چیزی رو تعریف کنه 🤣🤦🏻
خوزستان رو تا حالا ندیدم. ولی از تهِ دل آرزو میکنم که یه روزی آباد و خرم و خوشحال ببینمش. دمتون گرم... 🙋🏻
#خاطره
دیروز بعد از دیدنِ این اجرا، فرصت شد که دوستانِ زیادی از بچههای تیوال رو ببینم. چون نمیشه تک به تک گفت، همینجا مینویسم که خوشحال شدم از دیدنِ دوستانِ آشنا بعد از مدتها و آشنایی با دوستانِ جدید... روزِ قشنگی شد... جای خیلی از دوستانِ دیده و ندیده هم خالی بود. 😇