در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال صابر خسروی | درباره فیلم گذشته - le passé (هنر و تجربه)
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:45:56
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
زخم گذشته از بین نمی رود
----------------------------------
گفتگوی گروهی فرهادی با محمد بهشتی، احمد پورنجاتی، علی اصغر سیدآبادی و عباس عبدی



از این لینک بخوانید

http://baharnewspaper.com/News/92/05/29/17402.html
حامد حسینیان برزی این را دوست دارد
ممنون از مطلبت صابر خان. فقط ظاهرا اینجا مطلب بصورت ناقص امده. یه نکته دیگه هم اینه فکر میکنم با توجه به اینکه خوانش این مطلب با این حجم زیاد در تیوال کمی سخت باشه (ضمن اینکه عدم استفاده از فونت بولد و متفاوت توی این مطلب برای پرسش‌ها کمی خواندن رو دشوار میکنه)، شاید بهتر باشه این لینک رو هم بدی تا راحت‌تر خونده بشه:

http://www.parsine.com/fa/news/142181/زخم‌های-گذشته-از-بین-نمی‌رود

(ظاهرا به خاطر وجود کاراکترهای فارسی در لینک بالا، امکان باز شدنش با کلیک کردن بر اون وجود نداره، بهتره که کل خط بالا در صفحه مرورگر کپی بشه)

با عرض پوزش بابت دخالتم
۲۹ مرداد ۱۳۹۲
نه آقا خیلی هم خوب
راستش من کل مطلب رو پیست کردم تهشم لینک رو گذاشتم که گویا برنامه نویسی سایت برای مطلب بلند تعریف نشده

ممنونتونم به هر حال جناب اژدری
۲۹ مرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سینما به سعی اصغر
-----------------------------
1. دوستت عاشق زنت باشد ...
تا کنون فیلم های زیادی درباره خیانت ساخته شده اما چنین روایتی به ظاهر طبیعی و در لایه زیرین به شدت وحشتناک و تلخ و گزنده، جای دست مریزاد دارد. آدم های داستان های فرهادی لعنتی وار واقعی اند.

2. قطار می رود، تو می روی ...
اگر می خواستم خیلی باکلاس این قسمت را شروع کنم، طبعا کمی از اسطوره شناسی می گفتم -با چاشنی چند واژه قلمبه سلمبه و چند ایسم خوشگل مثلا سمیولوژی سوسوری رو می آوردم تو بداهت زدایی بارتی و بعد اصولا از لحجه فرانسوی ساختارگارها حرف می زدم- و بعد کمی از بارت می گفتم و تحلیل برج ایفل و بعد میزدم ... دیدن ادامه ›› به اسطوره زدایی از بخش هایی از فیلم. اما چیزی که اینجا می خواهم اشاره کنم، نماد سازی های خوب فرهادی است. خانه ی کنار ایستگاه قطار! انگاری آدم های این خانه (دست کم شوهرهای زنِ خانه) مسافرانی اند برای توقف و بعد رفتن! دیالوگ محشر فیلم در کنار این نماد عالی است: همیشه همین بوده، شوهرهای مادرم چند سالی بوده اند و بعد گذاشته اند و رفته اند. همین اشاره ما را بس!

3. به نام آمبیانس، به کام موسیقی (یا در ستایش جای خالی موسیقی)
فرهادی پیشتر خاصه در درباره الی نشان داد که چگونه می شود فیلمی بدون موسیقی هم ساخت. از این منظر این فیلمش شاهکار بود. فکرش را بکنید می شود در سالن سینما به جای زخمه های آرشه ی رابین ویلیامز و یا ضربه های پنجه هانس زیمر، صدای اُو اُو سگ و یا صدای قطار را شنید و به همان اندازه لذت برد.
اینجاست که صداگذاران فیلم های فرهادی خود را به رخ می کشند؛ حتی می شود یادی هم کرد از جدایی، همان سکانس آخر و سکوت معنادار سیمین و نادر سکوتی که در پس زمینه اش صدای دور دعوای دو زن در راهروی دادگاه می آید؛ انگار که نادر و سیمین در همین سکوتشان نیز دارند با هم دعوا می کنند

4. قرمه سبزی با چنگال ...
یک ای کاش ساده در ذهنم ماند: ایکاش تدوین این کار به هایده صفی یاری سپرده می شد. یک پرش بسیار بد (به هنگام کات پلان شام به بیرون از خانه) و یک دیزالو و ناگاه کات عجیب (در بخش مدرسه) از نکات منفی تدوین بود.

5. ما هیچ، ما نگاه!
به شخصه از اکران چنین فیلمی فارغ از محتوی آن خوشحالم. فکرش را بکنید، زن آستین کوتاه در سینمای جمهوری اسلامی! اما به حق انگاری عقلانیتی نو در حال شکل گیری است. هر چند به قول استادی اگر عقلانیتی پشت سر چنین برنامه هایی باشد لزوما شاد کننده نیست ... بحثش بماند برای بعد!

6. گذشته با آدم های بی تاریخ (بی گذشته!)
بی تاریخ! بی گذشته! بیشتر به فحش شبیه اند این ها! اما واژه ای برایش پیدا نکردم -امون از این واژه های مبتذلِ فقیر!-
به یمن تماس رفیقی، گذشته را با آدم هایی دیدم که هیچ از گذشته شان نمی دانستم. خودشان هم از گذشته ی همدیگر خبر نداشتند. تقارن جالبی بود که خودش دنیایی نوشتن میخواهد که مجالش نیست ...

زیاده گویی شد؛
راستی اگر حال ناخوشی دارید، این فیلم برای شما توصیه نمی شود! همین!
صابر خانِ خسروی عزیز فارغ از دوستیِ مان، قلم و تفکرت را می ستایم و از ارادتم با خبری. پس هیچ!
موافقم با نوشته ات و می دانم حرف برای گفتن بسیار داری و مختصر گفتی و لذت بردم از نقدت و خوشحالم اتفاقی اولین مخاطبِ این نقدت من بودم.
و البته امیدوارم همواره باشی و فعال البته. سپاس از همراهی تو دوست عزیز و البته دیگر دوستان عزیزمان
۱۲ تیر ۱۳۹۲
نقد و قلم زیبایی بود
مخصوصا قسمت اخرش که گذشته را با افرادی دیدم که هیچ از گذشته آن ها نمی دانستم ....
:))
۱۲ تیر ۱۳۹۲
@علیرضا:
سپاس رفیق
۱۲ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید