مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
بعد از دیدن فیلم تو خیابون چشمم افتاد به بنر تبلیغاتی فیلم حالت قرار گرفتن پرسوناژ در چمدان جادویی مثل قرار گرفتن جنین در رحم مادر بود،امن ترین جا برای پنهان شدن از هجومها.......
اگه در فیلم گربه و ماهی با یک ماز دو بعد زمانی و مکانی طرف بودیم در فیلم هجوم با یک ماز سه بعدی مواجه می شیم که بعد پرسوناژ هم بهش اضافه شده و هویت هم جزو متغییرهای فیلم است ،فیلم در تقاطع هایی با تغییر شخصیت ها در زمانها و مکانهای یکسانی می چرخه در عین حال که با تغییر شخصیتها صدای بازیگرها تغییر نمی کند و صدای علی به عنوان هویت یک پارچه افراد گروه شنیده می شه ا.ختلال هویتی که علی با ورود نگار نسبت به احساسش به سامان دچارش می شه مخاطب رو هم دچار اختلال درک هویتی نسبت به علی می کنه می کنه اینکه در علی کدوم بخش آنیما و آنیموس فعال تا بشه کم کم به علت قتل و گم شدن سامان پی برد.
مچ کردن کریدورهای زمانی و مکانی با بازیهای عالی واقعاً خلاقیت و مهندسی فوق العاده ای رو می طلبه که جناب مکری به خوبی از پسش برآمدن!
بازی جناب آبست بسیار زیبا و جذاب و دلنشین به طوریکه باعث هم ذات پنداری مخاطب چه در جهت منفی و چه در جهت مثبت، می شود.