براى اشک ها چشم مى شوم
براى تو جنگلی از اَبر
براى دلتنگى ، جاده
به سوی تو ، مزرعه ای قاصدک
براى بوسه هامان ، خُنکاىِ نسیم
برای گونه ها و لب هات
نمِ لغزنده قطره های باران
به وقتِ آغوشِ
خداحافظی و باد
آخرین دکمه پیرُهنی سپید
که با لمسِ انگشت های کشیده ات می بندی
سجاد افشاریان
یکم اردی بهشت ۱۴۰۱