در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سحر بهروزیان | درباره نمایش بک تو بلک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:54:25
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
۲۰ساله‌ای معترض بود اهل شیراز که در روز جشن جهانی تئاتر مقابل وضعیت بد آن روزهای تئاتر شیراز قد علم کرده بود که «تئاتر در این شهر مرده است!»

حالا چندین سال از آن روز می‌گذرد و آن جوان با نمایش «بک تو بلک» در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است و روزی دو بار تمام صندلی‌های این تالار را پر می‌کند.

سجاد افشاریان از ۱۷ سالگی آرزو داشت در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برود و حالا در ۳۸ سالگی به این رویا رسیده است.

آنچه پیش‌رو دارید، گفتگوی مفصل ایسنا با اوست که به انگیزه اجرای نمایش «بک تو بلک» انجام شده و همزمان با آخرین شب اجرای این نمایش ... دیدن ادامه ›› منتشر می‌شود.

این گفتگو چالشی یا نقادانه یا صرفا درباره «بک تو بلک» نیست بلکه گفت و شنودی است در باب «خواستن» و «شدن» و «ایمان» به این امید که کارگر بیفتد برای نسل جوان.

https://www.isna.ir/news/1402070704285
امیرمسعود فدائی، محمدرضا بخشی، سپهر و میثم محمدی این را خواندند
پویا فلاح این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرای شنبه شب چقدر برای من لذت بخش بود از اون نوع لحظات نابی که غرق می شم تو تک تک دیالوگها و هی فرو می رم اصلاً متوجه گذر زمان نمی شم تا وقتی ... دیدن ادامه ›› که نور تماشاگر بیاد و عجیب لحظات جذاب تری در ١٠ دقیقه پایانی داشتم تجربه حسی بی نظیری که تو این مدت که اجرا رو دیده بودم انقدر خالص بهش نرسیده بودم.
روی بنر نمایش یه جمله نوشته شده بود:
در ستاش سادگی……
و این اجرا در تمام ابعاد در ستایش سادگی بود.
علی نقشی که فقط با هنرنمایی سجاد افشاریان ماندگار شد در زیباترین و ساده ترین حالت ممکن در صحنه به تصویر کشیده شد.
علی نوسانات روحی اش رو حتی با دکمه های پیراهنش نشون می داد تصویر سازیهای ذهنی اش رو با دود سیگار و چقدر شاعرانه و عاشقانه بود رقص دودی از مه و بارون …….
تک تک حرف های نزده علی خاکستر سیگاری می شد که در فضا محو می شد……
و عجب نورپردازی جذابی داشت کار!
در صحنه خیابون تصویر سازی فوق العاد بود افکتهای صوتی با حرکت نور ماشین ها بی نظیر بود!

چقدر مهم هامون باهم فرق داره !
من از شما پای بند ترم زودتر از انچه که فکرش بکنید آزاد می شم!

سرمه در پایان علی کوچولو رو خوند و علی بوسه اش رو بر سیگار آخر زد…..
جناب افشاریان درخشان بودین و در تک تک همه این شبها درخشیدید!
از اینکه در همه شرایط برای مخاطبتون احترام و ارزش قائلید ازتون صمیمانه تشکر می کنم و بهتون افتخار!

جناب زندیه و سرکار خانم بستانی ممنون بابت خلق لحظاتی عاشقانه برای ما در کنار علی!
همیشه بدرخشید💫♥️🙏🏻