در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سحر بهروزیان | درباره نمایش Hidden | پنهان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:56:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ژان وقتی داره ادرس می ده به مامور اورژانس دقیق می گه یکی از دوربینها تو آشپزخانه کابینت طبقه چهارم هست نه سوم و وقتی مامور قبول نمی کنه و خودش ... دیدن ادامه ›› به سمت برداشتن کنترل دوربین می ره که مامور بر می گرده و توضیح صحنه ها شروع می شه و با حضور میت مامور شروع می کنه به توضیح حملات پانیک (که کارکرد موسیقی اینجا عالیه و داریم به اون ده دقیقه پیک حمله نزدیک می شیم حتی تتوی گردن مامور اوژانس هم داره ضربانش منقبض تر می شه) در پایان وقتی میت داره به سمت اتاق خواب می ره رو به سوی دوربین خنده پیروز مندانه ای می کنه ، میت بینا است ولی با این حال از ژان نابینا رو دست می خوره که داشته همه چیز می دیده و همین باعث حس حقارت میت می شه تا جاییکه باعث می شه با فرافکنی ژان رو هرزه خطاب می کنه ژانی که در عرض یک ساعت از شمارش معکوس تولد به شمارش معکوس تحقیر شدگی اش و شروع حمله پانیک اش در تاریکی رسیده!
جناب شاهونه واقعاً درخشان بودید از تک تک صحنه ها لذت بردم!
تو فیلم هامون تو صحنه مطب روانکاو مهشید می گه از همون سیلی دلم شکست! از اینکه یه نفر بالا سرم که زورش از من بیشتره…..

رابطه ژان و میت هم از ... دیدن ادامه ›› سیلی میت می شکنه و همون جا تموم می شه، حتی صدای مرگ رابطه و صاف شدن نمودار رابطه ای که خیلی وقت بود به کما رفته رو می شنویم.
قتل رابطه واضح تر نمایش داده شد!
ممنونم خانوم بهروزیان 🙏🙏
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
کوروش شاهونه
ممنونم خانوم بهروزیان 🙏🙏
من از شما ممنونم که انقدر به جزئیات توجه داشتید و یک پکیج بی نقص رو مقابل دید تماشاگر به نمایش گذاشتید!
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
🙏🙏
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ژان به میت گفت فقط ازت یه چیزی می خوام:
کاری نکن که مثل یه حیون تو خونه خودم چهار دست و پا راه برم!
و این کار خودش با میت کرد!
چقدر خوشحالم مخاطب هایی اگاه همراه هستن
🙏❤️🙏❤️
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
ریحانه رضی
چقدر خوشحالم مخاطب هایی اگاه همراه هستن 🙏❤️🙏❤️
باعث افتخار ماست که از هنر شما لذت می بریم🙏🏻♥️
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
یکی لحظه‌ی همین دیالوگ!
و یکی اونجا که ژان نخواست بشنوه و آمادگیشو نداشت ، براش گریه کردم
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید