همه حرف های دو انسان با دست هایشان آغاز میشود……
آریو راقب کیانی

آفرینشِ آدم نقاشیِ معروفی از میکل‌آنژ است که بر روی سقف کلیسای سیستین، اقامتگاهِ رسمیِ پاپ در واتیکان دیده می‌شود. این اثر که چهارمین قاب بر روی سقفِ مشبک این کلیسای کوچک است به سالِ ۱۵۱۱ میلادی توسط میکل‌آنژ، نقاش، پیکرتراش، معمار و شاعر ایتالیایی کشیده شده‌است.

نمایش داری انجا چیکار می کنی، یک کلاژ درست روانشناختی بود از چند اختلال که به زیبایی و هوشمندی دقیق کارگردان و بازیهای مسلط بازیگران به خصوص ... دیدن ادامه ›› بازی جناب باستان حق اجرای تامل برانگیزی رو رقم زد.
اجرا با مرگ (یاهیپنوتیزم) شخصیت اصلی داستان آغاز می شه که داره زمان شروع اختلاتش در کودکی رو مرور می کنه ، کندن گوشت ناخن و لیمو مالیدن روش اختلال مازوخسیم ( خودآزاری ) با بازی جذاب جناب باستان حق به زیبایی این اختلال رو نشون می ده.
اضطراب ناشی از کنترل والدین و آسیب زدن به خود به منظور رهایی از اضطراب، مراحل احساساتی که در رابطه با زنان اطرافش طی می کنه ( من رگه های از شخصیت اسکیزوئید هم در اجرا می دیدم) حتی حلقه ازدواج هم بهش اضطراب می داد و انگشتی که ناخش گوشه می داد انگشت حلقه بود که به نمادی دردناک تبدیل شده بود، همه گی به زیبایی نمایش داده شد!
من اگه دستم این جوری بگیرم شما زخمهاش رو نمی بینید ولی من نمی تونم همیشه اینجوری باشم! چقدر این دیالوگ با پوستر نمایش هم خوان هست.
ما در اپیزودهای مختلف شاهد اختلالهای دیگه ای هم هستیم که در کل زیر مجموعه اختلال ژنوفوبیا شخصت اصلی قرار می گیرن، روند فروپاشی روانی شخصیت اصلی با تغییر لباسش از رسمی به برهنگی خیلی زیبا نشون داده شده، اپیزود دوم زن دچار اختلال وسواس احتکار (آشغال جمع کنی) هست بازیگر این نقش با تسلط فراوان به ایفای نقش پرداختند اینکه می خواست از پارتنرش که تو گوشش بزنه به عنوان تکنیکی برای افکار وسواسی استفاده می شه ( تکتیک کش) ، در اپیزود بعدی کنترل شدید از سمت همسر در حال وقوع هست که با استفاده از نوعی بازی درمانی در صدد تسلط بر همسری وابسته به مادر( مادری که در کودکی شدیداً کنترل گر بودن و باعت اضطراب بالا و ژنوفوبیا شده) هست و البته موفق می شه اما باعت تحریک تروما و آسیب به خودش در پایان می شه در اپیزود آخر ترس و نفرت نسبت به دختر نشون داده می شه در روز تولد هدیه مرگ داده می شه و چون مرد نمی تونسته عاشق بشه هیج نوع عشقی براش معنا نداره حتی عشق پدر به فرزند تا جاییکه در تمام طول زندگی اش دروغ اول آوریل گفته و در روز تولد دخترش هولناک ترین هدیه رو در نظر می گیره، صحنه پایانی و موسیقی به شدت برام جذاب بود، کالبد شکافی روح شخصیت اصلی که حتی به ویروس ها هم حساس بود و نوسوفوبیا(ترس از ابتلا به بیماری یا ویروس) داشت و خانمها با دستکش این کار رو براش انجام می دادن و در پایان پارچه ای قرمز به وسعت تمام آسیبهای که روح خودش خورده بود و به زنان اطرافش وارد کرده بود بدن برهنه اش رو دربر می گیره.
دکور عالی و کامل و زنده در صحنه بود، سایه دستها برام معنای کمک خواستن از زنانی رو داشت که ناخواسته بهش آسیب زده بودن، موسیقی و طراحی لباس در همانندی و تفاوت رنگ ( یکسان بودن ضمیر زنانگی زنان مختلف زندگی شخصیت مرد) خیلی خوب طراحی شده بود و در پایان کارگردانی درست ، هوشمندانه و خلاق کار باعث شد اثری زیبا و به یاد ماندنی خلق بشه، دوباره به دیدنش خواهم رفت!
با تشکر از همه عوامل به خصوص جناب راقب کیانی، همیشه بدرخشید!

پ ن: توضیح ژنو فوبیا :
ژنو فوبیا یا همان ترس از زنان (زن هراسی) یک نمونه از اختلال فوبیا است که فرد دچار ترس غیرمنطقی و شدید از زنان می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال هنگام برخورد با خانم‌ها، رفتارهای غیرمنطقی و نامتناسب با شرایط و موقعیت را از خود نشان می‌دهند و از نظر روانی و ذهنی نیز حالت پریشانی و اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند. این اختلال تنها مختص مردان نیست؛ بلکه زنان هم ممکن است به آن دچار ‌شوند. ابتلا به این اختلال ممکن است باعث بروز اختلال وحشت زدگی نیز در افراد شود.
ژنو فوبیا یا همان ترس از زنان (زن هراسی) یک نمونه از اختلال فوبیا است که فرد دچار ترس غیرمنطقی و شدید از زنان می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال هنگام برخورد با خانم‌ها، رفتارهای غیرمنطقی و نامتناسب با شرایط و موقعیت را از خود نشان می‌دهند و از نظر روانی و ذهنی نیز حالت پریشانی و اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند. این اختلال تنها مختص مردان نیست؛ بلکه زنان هم ممکن است به آن دچار ‌شوند. ابتلا به این اختلال ممکن است باعث بروز اختلال وحشت زدگی نیز در افراد شود.