سالومه نمایشی مسجع و آهنگین بود مونولوگی که تماشاگر با هر کلمه اوج می گرفت به بلندای عشق و فرود می امد به پستی نفرت.دکور و صحنه به زیبایی هم
... دیدن ادامه ››
راستا با پیام نمایش چیده شده بود، توری قرمز روان از آسمان به زمین سمبل تمام عشق های تراژیک تاریخ که در مسیرشون جوی های خون هم به راه انداخته اند،هست .
حجله خونین سالومه که به قربانگاه خودش تبدیل شد.
دکوری شامل سه پله و قابی بود که در ابتدای اجرا سالومه در قاب و پله اخر قرار داره و ماه رو در دستانش داره، ماه دست هر کسی باشه قدرتمندترین اما سالومه به قدرت نیازی نداره چون قدرت او در عشقی می دید که ازش دریغ شده بود. برای تعریف داستان از عرش پایین میاد و هر پله زمینی تر می شه به دنیا امدن، بزرگ شدن و عاشق شدن زمینی.
سالومه عشق رو مثل هر چیز دیگه ای برای خودش قابل دسترس می دید اما پیش بینی نکرده بود عاشق شدن می تونه چه بهای سنگینی داشته باشه، هرچقدر عشق آتشین تر تیغ نفرت و انتقام تیزتر.
سالومه از ریشه عبری و به معنای صلح هست، اما سالومه این صلح رو با خودش نداشت از نوای یحیی بی نوا شد و از خودکشی عاشق مجنون تا مرگ خودخواسته خودش.
نوسانات احساسی سالومه با هنرمندی درخشان خانم عقبایی به زیبایی به تصویر کشیده شد و قدرت مونولوگ گویی ایشون رو به رخ کشید به خصوص در صحنه ای که با صدای ضبط شده همسرایی کردند.
نورپردازی و استفاده از لباس جهت شیفت شخصیت ها( حتی مچبند و دستبند) به درستی مفهوم منتقل می کرد.نورپردازی صحنه پایانی و سایه سنگین سالومه در صحنه فوق العاده زیبا طراحی شده بود.
قلم جناب پرهام در این اجرا درخشان بود و انتخاب تک تک واژگان چه هم معنی چه متضاد با وسواس بودن.
حتماً در صورت تمدید یا اجرای مجدد به دیدن اجرا خواهم رفت.