در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پرندیس | درباره پرفورمنس دیوار برلین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:50:14
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دوست گرانقدرمان جناب ابرشیر بیشتر گفتنیها رو در مورد نمایش گفتند. ابتدا بگویم که صرف جسارت رفتن به سمت راک و پینک فلوید در این زمانه که خودتان به مختصاتش واقفید قابل تحسین است. این کار از دو جنبه جسارت آمیز است، یکی به خاطر نگاه منفی مسئولین امر که حتما در تئاتر هم کم نیستند و یکی هم به خاطر اینکه کلا این نوع موسیقی برای بدنه ی جامعه خیلی راحت الوصول و قابل هضم و محبوب نیست و فقط شاید بتوان امید بست به اینکه مخاطبان تئاتر جزو مخاطبان خاص باشند و با دوستداران این نوع موسیقی همپوشانی خوبی داشته باشند.
اما این تحسین الزاما برای خود کار کردیتی ایجاد نمیکند باید به تماشای خود کار نشست. حقیقتش این است که رفتن به سراغ غولها کار مشکلی است و توقعات را بالا میبرد. پینک فلوید نه غول بلکه یکی از ابرغولهای دنیای هنر است. اضافه کردن چیزی به کار پینک در یک اثر هنری کار سختی است. یادم هست حتی در دوران جوانی در دهه هشتاد که ماشیفته ی فیلم دیوار آلن پارکر بودیم به حدی که در آن زمان که نه کامپیوتر بود نه اینترنت و با زحمت زیاد جزوه ای شکیل از مطالب و عکسهای مربوط به آن ساخته بودیم، این شیفتگی بیشتر حول و حوش کار پینک فلوید دور میزد و آلن پارکر و فیلمش با تمام ارزشهایش در حاشیه قرار داشت! بنابراین برای یک گروه جوان با این امکانات محدود خیلی مشکل است که بتوانند چیزی بر کار اینها اضافه کنند.
مشکل اصلی کار این است که کلا یک ارجاع فرامتنی است. یعنی واقعا بیننده باید با آلبوم و آهنگها آشنا باشد تا بتواند با کار ارتباط برقرار کند. این برای یک اثر هنری که میخواهد مستقلا حرفی برای گفتن داشته باشد یک ضعف ذاتی به حساب می آید. فرض کنید کسی بدون اینکه پینک فلوید را بشناسد و دیوار آلن پاکر را دیده باشد وارد سالن شود در این صورت خود اثر چقدر میتواند مستقلا برایش مفهوم باشد؟ بخصوص اینکه با یک نوع عجله میخواست تمام پیرنگهای موجود در ترانه ها و فیلم را بازسازی کند. من خودم شاهد کسانی بودم که در سالن به علت همین ناآشنایی با کار ارتباط برقرار نکردند.
حالا از این ضعف بگذریم و قبول کنیم ... دیدن ادامه ›› کار برای دوستداران پینک فلوید اجرا میشود. در این صورت من به کار نمره متوسط میدهم. اولا یک مشکل اساسی وجود دارد، بیننده باید تمرکزش روی پرده و ترجمه آهنگها باشد یا روی حرکات بازیگران؟ این تقسیم دید یک مقدار کار را برای بیننده مشکل میکند. کار بازیگران و طراحی حرکتشان بد نبود در بعضی تراکها بهتر و در بعضی پایینتر بود. ولی میتوان در مجموع ناهماهنگیها را نادیده گرفت.
اما در مورد مضمونهای کار، اگر جناب افکاری گفته باشند هدفم سیاسی نبود که واقعا باید به حساب لطیفه گویی گذاشت! این صحبت را کسی باید بکند که برود سراغ کارهای مثلا گروه آرین نه کسی که میخواهد کار پینک را برجسته کند!! مضمون اصلی فیلم و آلبوم به نظر من اتفاقا ستایش آنارشیسم است. شخصیت اصلی فیلم دقیقا یک آنارشیست است. واقعا چرا مفهوم آنارشیسم اینقدر منفی جا افتاده و معادل تخریب گری گرفته میشود؟ شاید چون به قول هیتلر تاریخ رو برنده های جنگ مینویسند!! بخش زیادی از انقلابیون در جنگ داخلی اسپانیا آنارشیست بودندبه طوریکه بونوئل در خاطراتش میگوید اینها برخلاف کمونیستها که به هم رفیق میگفتند همدیگر رو همقطار خطاب میکردند و از بقیه متمایز بودند. به هر حال شاید شکست این جنبش و پیروزی فاشیستهای فرانکو باعث این شد که مهمترین جنبش آنارشیستی را برای همیشه بدنام کنند.
آنارشیسم یک مفهوم آرمانی مثبت است. آرمانشهری را جستجو میکند که در آن سلطه ها از سر مردم کم شوند سلطه ی رسانه ها، آموزش همگانی و غیره! سلطه ای که همه ی مردم را میخواهد از کودکی در یک قالب بریزد و آدمهای قالبی تحویل دهد. مانند آجرهایی که همه شبیه به هم هستند تا مثلا جامعه را بسازند و تو در این جامعه چه هستی؟ another brick in the wallفقط یک آجر در بین دیوار!! و تمام جامعه تشکیل میشود از یک تعداد دیوار که کار اصلیشان مصلوب کردن و فیکس کردن افکار و جدا کردن مردم از یکدیگر است.
علاوه براین موضوع دیگری که باعث تعجب من شد اشاره ی ایشان در مصاحبه شان به گروه داعش به عنوان گروه بی ایدئولوژی بود که معلوم نیست چی میخواد در حالیکه اگر بخواهیم یک مثال از گروهی ایدئولوگ بزنیم که دقیقا میدانند چه میخواهند و جامعه هدفشان چیست مثالی بهتر از داعش پیدا نمیکنیم!! با تمام احترامی که برای ایشان قائلم فکر میکنم توان و توشه ی فکری سیاسیشون یک مقدار کم است که البته به خودی خود هیچ ایرادی ندارد اما وقتی بخواهیم با این توان کار هنری سیاسی بکنیم ایراد مهمی میشود.
در مورد عکسهای نشان داده شده، در خصوص مارکس حق کاملا با جناب ابرشیر است و به جای تصویر مارکس باید از لنین استفاده میکرد. یکسان پنداشتن یک اندیشمند آزادیخواه انساندوست با ایدئولوژی ویرانگر مثل کمونیسم ناشی از همان توشه ی کم است که عرض کردم. این سوتفاهم همیشه بوده تا جایی که خود مارکس را واداشته بگوید من مارکس هستم نه مارکسیست که ظاهرا هم فایده ای نداشته است! اما در مورد جابز شاید ایده این بوده که دانشمندان امروزی هم آجرهایی هستند که گرچه از بقیه آجرها درشت ترند اما در خدمت ساختن همان دیوارها هستند. دیوارهایی از مصرف گرایی، بی شکل بودن در برابر رسانه ها و شبکه های آنها و البته جنگ که همچنان موتور محرکه ی سرمایه داری بیرحم مسلط بر دنیاست! بونوئل میگوید این علم دشمن انسانیت است چون از هشت هزار نخبه ی دنیا شش هزار نفرشان در کار تحقیقات و ساخت سلاحهایی هستند که انسانها را بهتر و بیشتر قتل عام کنند!! شاید گنجاندن یک انساندوست مثل جابز در این فیلد کار بیرحمانه ای باشد ولی رگه هایی هم از حقیقت دارد در جایی که ما بسیاری از موارد ناخواسته آجر دیوارهای ایدئولوژیها و دولتها و نظام مسلط در دنیا که امروز سرمایه داری است میشویم!!

عذرخواهی میکنم که طولانی شد، در مجموع با یک نمره ی متوسط از دیدن کار و یادآوری خاطرات لذت بردیم و به گروه جناب افکاری خسته نباشید میگویم!
با نکات شما موافقم غیر از یکی، برقراری ارتباط با اجرا و فهم آن خیلی نیازمند آشنایی قبلی با آلبوم پینک فلوید نیست، متن اشعار در حین اجرای هر صحنه نمایش داده می شود.
۱۳ خرداد ۱۳۹۵
سپاسگزار محبتتون هستم خانم پرندیس. لطف دارید به من.
۲۲ خرداد ۱۳۹۵
جناب بهرنگ گرامی باعث افتخارمون هستید ،و مطمئنم کارهای بهتر و بهتری در آینده از شما خواهیم دید، براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم
۲۲ خرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید