«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
همه چی از یک بهار کرخت که دلت یه خواب غریزی میخواد شروع شد ،پیش خوان کتابفروشی افق و کتاب منگی اگلوف در این داستان همه چی زشت اما دلپذیر ه همه چی خنده دار اما فاجعه برانگیزه جالبه کاغذهای کتاب من بوی کالباس و گوشت و دود میدادم که این باعث شده بود به شدت با کشتارگاه و محیط الوده داستان مرتبط بشم..
همه اینا کافی بود که مشتاقانه به نمایش سرگیجه برم:
نویسنده تقریبا تو جای جای موقعیت و موضوع وفادار به متن بود حتی بعضی دیالوگها پس برداشتی ازاد یکم دور میاد برای این نمایش...
صحنه مه الودگی راه به سمت کشتارگاه بهتر از این نمیشد اجرا بشه
برای کسانی ک کتاب رو خوندن قابل فهم تر بود
من اصلا مادربزرگ نمایش رو دوس نداشتم بسیار بدوی و کاریکاتوری بود
در کل همین که کار اگلوف که به نظر من در اینده اثارش سر و صدای زیادی در دنیا میکنه تو ایران اجرا شد قابل تقدیره