«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
پرواضحه که نمایش برمبنای اندیشهها و فلسفهی شرق دور طراحی و ساخته شده ولی من تمام مدت در مثنوی و غزلیات شمس غوطه میخوردم.گاه با مفاهیمی مثل منِ برتر،منِ دروغین، منِ حقیقی و ... درگیر میشدم که مولانا به تفضیل در مثنوی به اون پرداخته و گاه با عباراتی مثل جانِ جان، آبِ آب و مانند اینها همراه میشدم که در غزلیات شمس بسیار بهش برمیخوریم.
انگار به قول خود مولانا،هرکسی از ظن خود شد یار من ... دقیقا مناسب این اجرا بود.
تو را هر کس به سوی خویش خواند
تو را من جز به سوی تو نخوانم
یا
من آبِ آب و باغِ باغم ای جان
هزاران ارغوان را ارغوانم
و یه عالمه بیت و مصرع دیگه که تمام مدت تو ذهنم تاب میخورد.
شاهکار بازیگری اولین گزارهای هست که به ذهنم میرسه.بجز تفاوتهای ویژهای که این نوع بازی با هر اجرای دیگهای داشت،بازیگرها نقشی رو ایفا میکردن که بسیار از فرهنگ و آداب و رسوم خودشون دور بود و با این حال بسیار موفق ظاهر شدن.فقط به نظر من کمی طولانی بود.