«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از دیشب که نمایش رو دیدم، هی میخوام نظرم رو بنویسم ولی نمیدونم چرا با خودم به نتیجه نمیرسم که کار رو دوست داشتم یا نه 🤔
اول چیزهایی رو مینویسم که دوست داشتم:
نورپردازی.
ایدهی فریز شدن.
بازی حسام منظور و پسر کوچییک دانکن که فکر میکنم امیر رجبی بود.
امروزی کردن متن و نقب زدن به برههی حساس کنونی 🫥.
حالا چیزهایی که دوست نداشتم:
بازی لیدی مکبث، انتظارم خیلی بیشتر بود.اصلا اونقدر که باید، خبیث و آزمند جلوه نکرد.همچنین مجنون.
گریم مالکوم که بیشتر شبیه مامورای اطلاعاتی بود تا شاهزادهی اسکاتلند. ،البته شاید همین مد نظر کارگردان بوده.
اطالهی کلام ... میتونست دست کم ده دقیقه کوتاهتر باشه.
درود بر شما
نه لحظاتی که بازیگرها بیحرکت میموندن.
این ایده تو نمایشهای قدیمی، زیاد اجرا میشده و به نظرم استفاده ازش اینجا بجا بود چون کارگردان یه متن کهن رو امروزی کرده بود و میبایست عناصری از گذشته توی کار میآورد.
بازی سایه ها،بزرگترین نقطه قوت کار بود که البته ورژن بهترش رو تو ( چه ) دیده بودم.
بیشتر مشکل من با زیگموند بازی بازیگرها بود.
جز شهروز دل افکار که به نظر من همیشه معمولیه، یلدا و فرزین اندازهی همیشهی خودشون خوب نبودن.
والا من به عنوان طرفدار فروید، با روایت داستان مشکلی نداشتم چون تو یه خطی نمایش نوشته بود دو روز پایانی زندگی فروید از نگاه مهرداد کوروش نیا.بنابراین میشد پذیرفت که خوانش کارگردان این طور بوده.