«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
"...ولی من نمی خوام ببینمت...اگه حتی یکیتونو ببینم دیگه نمی تونم برم..."
نام منیر که ابتدا توسط آرپا برده می شود مانند زخمی ست در روح که خاراندنش کیف می دهد. نام منیر از این به بعد در هوای مهمانی می ماند؛ با اینکه منیر تنها مانده و تنهایی را انتخاب کرده:"...همین که راستی آغاز کردی، به کوه و بیابان برون می باید رفت که میان خلق راه نیست". منیر و شهرام دوستانی هستند که تنها گذاشته شده اند و حالا نامشان مثل یک طلسم شیطانی، تنهاییِ دیگران را برملا می کند؛ آن هم در یک بازی جمعی به نام مافیا...اصرار های مهناز مبنی بر نرفتن مهمان ها و تنها نگذاشتنش...درون مایه ی "تنها ماندن" بیشتر از هرچیز ذهنم را درگیر کرده بود.
خیلی لذت بردم و چیز یاد گرفتم. من هم مثل بقیه باید بگویم که بازی ها و نویسندگی فوق العاده بودند. خوشحالم که سال تئاتری ام چنین پایان خوشی داشت. امیدوارم سال آینده از کارگردان محترم این نمایش کار های بیشتری ببینم.