«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
ایده ی کار بدک نبود. اما بازی ها و متن، ضعیف و قالبی بود. شخصیت ها اکثرا "تیپ" بودند؛ تیپ معتاد، تیپ وسواسی، تیپ غیرتی و کاملا کلیشه ای و نچسب. بازی ها اکثرا (استثناهایی هم وجود داشت) در حد نمایش های مدرسه که سر صف اجرا می کردیم. خیلی از بازیگرها وقتی دیالوگی نداشتند به خودشون زحمت نمی دادند توی کاراکتر (همون کاراکتر تیپیکِ بد-نوشته-شده) باقی بمونن و مثلا میمیکشون رو از دست می دادند. من فقط از بازیگر کاراکتر خانم مژدگانی و بازیگر کاراکتر آنورکسیایی تا حدودی خوشم اومد و بازی و دیالوگ و نقش بقیه به نظرم به شدت استریوتیپیکال و خسته کننده بود. دوست هنرجوی بسیار تازه کار عزیز، شما با فریااااااااااد زدن بازیگر نمی شید؛ دیالوگتون رو شمرده شمرده بگید ... حالا حالا ها باید روی بیانتون کار کنید.
با لال بازی و مرتبا "گه،گه"گفتن، با اسپری زدن و فحش ها و شوخی های جنسی، با قرمز رنگ کردن موها، با تکون خوردن چربی های یه آدم خیلی چاق، طنز تولید نمیشه، بلکه به گند و ابتذال کشیده می شه. توی هفته های اخیر این دومین نمایش به شدت ضعیف و غیرقابل تحملیه که میبینم؛ نمی دونم نتیجه ی تاثیر کروناست که باعث شده کارها بی کیفیت و عجله ای و با بودجه ی کم ساخته بشن یا مشکل دیگه ای وجود داره. به هر حال، این نمایش رو به تئاتر-بین های حرفه ای که دنبال کارهای غیر مدرسه ای و غیر تیپیک هستند توصیه نمی کنم. البته بقیه می تونن برن و از شوخی های پایین تنه ای آقای کوشکی (مثلا دیالوگ های کاراکتر نیلو و شوهرش) لذذذذذذت ببرند و بعد بیان اینجا و به عوامل کار تبریک بگن.