زندگی، یک بخش بیمارستانی است و ما در تختهایی هستیم
که دلمان نمیخواهد در آن باشیم.
اگر کنار پنجره باشد، زودتر خوب میشویم.
اگر کنار شوفاژ، راحتتر رنج میبریم.
شبها خواب دوردستها را میبینیم:
سواحل کوت دازور، سراسر عطر و نور.
یا خانهای در این حوالی، کلبهای در کوتسوالدز
اتاقکی مشرف به دریا.
جان خوشتر است هر جا به جز جایی که آن جاست.
هر جا جز این جا.
هر روز داروهایمان را مصرف میکنیم
مودبانه کرنشی
... دیدن ادامه ››
میکنیم و هر از گاهی هم نک و نالی.
ولی خب دست ما که نیست. هیچ وقت سر جای خودمان نیستیم.
تخت را خودمان نساختهایم اما در آن دراز کشیدهایم.
#راجر_مگاف
ترجمه: #محمدرضا_فرزاد