در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال سپهر | درباره نمایش میز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:35:40
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
زندگی همون چیزیه که الان توشی
پس هیچ اتفاقی نمی افته
تو باز همون جایی هستی که الان هستی
چه سقف باشه چه آسمون
یادت باشه همه چیز از دو تا اتم شروع شد
ما همه مون یکی‌ایم
میز برای من از اون اجراها بود که دو تا چشم برای دیدنش کمه
با اینکه صحنه کوچیکه و تو نگاه اول به نظر میاد هیچ چیزی نباید از دست من تماشاگر در ... دیدن ادامه ›› بره ولی تا کمی توجهم به یکی از بازیگرها جلب می شد می دیدم دارم بخش دیگه ای از اجرا رو از دست می دم
بازی ها همه خوب و یک دست بود

تو کامنت های دوستان دیدم به فقر خانواده اشاره شده بود اما برای من استبداد خیلی پررنگ تر بود

خونه ای که دری براش تعریف نشده هیچ راه ورود و خروجی نیست
کارگری که سر ساعت مشخص باید کار کنه و از همون غذای کم هم بی بهره است ( شاید منظور از خط تولید کارخونه هم همون کارگر بوده ) آب قطعه و با اینکه غذایی نخورده با آب بارون مسواک می زنه

روزنامه ای که از بالای دیوار به خونه انداخته می شه برای من حکم روزمرگی داشت هیچ تغییری ایجاد نمی کرد خوندنش یا لااقل من متوجه نشدم
من ردیف آخر بودم و متن روزنامه رو ندیدم خانم تانیا که از ردیف جلوتر اجرا رو دیده بود گفت روزنامه به زبان انگلیسی بوده که با پخش تلویزیون که فارسی بود یه جورایی تعارض داشت

تو اواسط اجرا پدر سیلی رو به پسر می زنه و انتهای اجرا عمو این کار رو می کنه دوستی که با هم اجرا رو دیدیم نظرش این بود که در انتهای اجرا جای پدر و عمو عوض می شه برای من اصلا این طور نبود
با خانم تانیا که صحبت می کردم نظر ایشون این بود که چون پدر این کار رو تو جمع انجام داده عمو هم این جرئت رو پیدا کرده که تو جمع سیلی بزنه!

سه بار میز برای شام چیده می شه
بار اول پسر روی میز می شینه و به سمت مقابل میاد و پشت به تماشاگر قرار می گیره بار دوم دختر خم می شه و از زیر میز رد می شه
و بار سوم مفهوم میز کلا از بین می ره
هر سه بار پدر تصمیم می گیره که شکل میز به چه صورت باشه

تو متن اشاره می شه دختر تحصیل کرده است ولی مدام مجبوره تو کابینت بمونه از بودن تو این خانواده داره عذاب می کشه ولی حق کوچکترین اعتراضی هم نداره جایی بعد از شام داره سرفه می کنه مادر براش آب میاره ولی عمو لیوان رو بر می داره و سر می کشه

بازی شطرنج تک نفره عمو هم جالب توجه بود شطرنجی که مهره سیاه نداشت

نور تغییر محسوسی تو اجرا نداشت و برام یادآور این شعر بود

تمامی روزها یک روزاند
ت
ک
ه
ت
ک
ه
میان شبی بی پایان

#شمس_لنگرودی
اگر برسم تو روزهای باقیمونده اجرا دوباره به دیدنش می رم
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
خشایار محمدی
سلام من روز دوم اجرا، این نمایش رو دیدم و مطمئنم روزنامه فارسی بود. اگر الان خارجی دیده شده احتمالا تغییرات سانسوری بوده.
چه جالب
۰۱ خرداد ۱۴۰۱
نمایش جالبی بود دوسش داشتم .دوبار هم اجرا رو دیدم .با اینکه دیالوگ ها خیلی کم بود .ولی کار خوبی بودو هر صحنه ی ان نیاز به تفکر داشت .برداشتهای اطرافیانم برایم جالب بود بعد از اجرا
۰۸ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید