+ قانون اول:
قانون اول میگه تاتر درد و بیماریه، تاتر واگیرداره، بازیگر بیماره، بازیگر بیماره و باید زجر بکشه و تماشاچی هم با درد و رنج اون
... دیدن ادامه ››
زجر میکشه
پس هر کس که بتونه در صحنه این درد و رنج رو انتقال بده می تونه بازیگر باشه
اگر فردی عامی که در کوچه و بازار بیتجربه و بیمعرفت به این پدیده باشه و در صورتی که بتونه این هنر رو به شکل بدیع و اصیل و دست نخورده به دیگران سرایت بده قطعا بازیگره پس نابازیگر بازیگره نترس از نابازیگر استفاده کن
+ قانون دوم:
قانون دوم میگه از اطرافیانت کمک بگیر
از خویشاوندانت، از نزدیکانت، از معشوقت، از عواملت
هر کدوم از عواملت می تونن بازیگرانت باشند
اونام سهم دارند تو باید سهم اونا رو پرداخت کنی
+ قانون سوم:
قانون سوم میگه همه چیز قانونه و همه چیز ما از قانونه، قانون رو رعایت کن و قانونشکن رو مجازات
هیچ چیز بدتر از قانونشکنی نیست
در مجازات قانونشکن تعجیل کن
- قانون n ام:
هیچوقت از دستیار کارگردان استفاده نکن، کارگردان باید بتونه تمام کارهای نمایشش رو خودش انجام بده، حضور دستیار برای کارگردان بیمعنیه، اضافه است رتق و فتق امور باید توسط کارگردان انجام بشه نه هیچکس دیگه
کارگردان باید در رنج برنامهریزی باشه در رنج هماهنگی در رنج کارهای خودش در رنج توجه به جزییات
حضور دستیار دست و پاگیره، مانع است، تجملیه، اضافه است، نشانهی تنبلیه
+ قانون چهارم:
قانون چهارم میگه به تهیهکننده باج نده، تو صاحب اثری، خالق تویی، تهیهکننده مزاحم، کاسبکار، حباب روی آب
کار خودت رو بکن، روی خواستههات در برابرش پافشاری کن
تهیهکننده بوی پول میده، بوی نون و پنیر میده، بوی شیطان، پول یعنی شیطان
فاوست نباش روحت رو به مفیستو نفروش
+ قانون ششم
قانون ششم میگه کارگردان باید نویسنده نمایش خودش باشه
اجرای متنی که تو ننوشتی ممنوعه
به متنت وفادار باش، به کلمات، نقطهها، ویرگولها، مونولوگها
مراقب لحن داستان باش
داستان نمایشت داستان زندگی خود توعه
- قانون اول من میگه
انتقام غذاییه که باید سرد سرو بشه
+ قانون هفتم
قانون هفتم میگه این قوانین برای اجرا شدن وضع شدند
قانون باید بی کم و کاست اجرا بشه، اگر قانونی رو که خودت وضع کردی نتونستی اجرا کنی باید خودتو از بین ببری
این آخرین فرصت توعه
این قانون هفتم منه
خودت رو از بین ببر