من خوشحال شدم که شما رو دیدم :)
از اورژانس خواست چون دوستان صمیمی اش بهش راستش نگفتن به آشناها نمی تونست اعتماد کنه و از طرفی خودش نمی خواست با واقعیت مواجه بشه.
زن هرزه کلید داشت بار اولش نبود که می یومد می دونست زن نابینا است و مرد رو به همین خاطر اذیت می کرد، برگشت چون مطمین بود که کسی متوجه نمی شه.
تمارض به نابینایی می کرد چون نمی خواست با نشونه ها مواجه بشه دوربین مخفی گذاشت تا مطمین بشه و در انتها ناچار به پذیرش شد.
البته اینا از دید من قطعاً کارگردان می تونن توضیحات صحیح تر رو بیان کنن.