در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال علی سیمایی | درباره نمایش هراکلس5
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:57:54
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دیشب به همراه دوستان تیوالی نمایش دیدم...
تا حالا تیاتری که این همه استعاره ای باشه ندیدم..!!! (از این جهت که خیلی وقت نیست که به این دام افتادم :دی )کلا خیلی استعاره زیاد داره و برای من که از این مدل کار ها ندیدم خیلی طول کشید تا بفهمم منظور نویسنده رو... از اینکه در چند دیقه اول نمایش هراکلس پشت به تماشاچی بود خوشم نیومد به نظرم یکی از تفاوت تیاتر با بقیه کارا اینکه باید وقتی بازیگر داره نقش بازی میکنه کامل چهرشو ببینی و حسشو تو گفتارش که خوب وقتی پشت به تو باشه کلا یه صدا میشنوی ..!!
اون کسی که بالای گاو داری ایستاده هم اونقد داد میزد و به حنجرش فشار میاورد که بعضی وقتا دیگه واقعا صداش خیلی بد و گوش خراش میشد البته در ادا کردن بعضی حرف ها هم مشکل داشت... بعضی وقتا اصلا درک نمیکردم چرا اینطوری خودشو به در و دیوار میکوبه تا مثلا عصبانیتشو نشون بده..!!!
وسط کار هم که کارگردان میاد سریع حرف میزنه و میره کلا تا بیام از جو نمایش بیرون ببینم اون چی داره میگه و باز بخوام بفهمم منظورش این بوده خواسته مثلا صحنه بعدی رو اماده کنه و بعد برگشتن به نمایش خوشم نیومد ... دیگه نمایش یه صحنه ای که یه ادم کشته میشه چیه که حالا کارگردان یهو وسط نمایش بیاد و بخواد توضیح بده..!!!!!
(نمایشم با 15 یا 20 دیقه تاخیر شروع شد..!!!)
نتیجه متنی داره که ارزش خوندن و تفکر داره اما من از نمایش خوشم نیومد...!
درود اقای سیمایی با بخشهایی از نقد شما موافقم فکرمیکنم:)
۰۲ اسفند ۱۳۹۲
علی جان دیدن این تئاتر رو مدیونتم، اگه دعوت نکرده بودی احتمالا نمی رفتم و از دست میدادمش. بفدری دوست داشتمش که امیدوارم این هفته فرصتش پیش بیاد یک بار دیگه هم برم. فعلا مفاهیمش مثل درات کلویید تو ذهنم شناوره، به محض اینکه یکمی ته نشین شد حتما می نویسم در موردش :)
۰۳ اسفند ۱۳۹۲
مخلصیم بهرنگ جان. چقدر خوشحالم که انقدر راضی بودی از کار، خوش به حالت:) به هر حال منتظریم سالار.
۰۳ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید