چقدر یک نمایشنامه میتونه داغوووون و تاریخ مصرف گذشته و بی محتوا بااااشه..!!!! واقعن اگر این نمایشنامه کاندید شده من از الان ادعا میکنم میتونم به جای داوران جشنواره فجر بشینم و خیلی بهتر درباره نمایش ها نظر بدم..
اقا دوره خان و خانی گذشت هنوز ما تو گیر دوره خان ها هستیم .. توهین به فرهنگ و شعور مردم ساده اهل دهات ها و شهر های کوچیک..!!! جالب که در یک جای نمایش سر سفره داره نام میبره کیا سر سفره اش نشستن.. از دزد تا متجاوز همه سر سفره شام نشستن و سالم ترین ادم اونجا فقط یک نفر اونم عاشقه شکست خورده...!!!! اقا نویسنده محترم شما که ادعای فرهنگ دارید چرا به زنان توهین میکنین؟؟ دیالوگ جمع کلاغ ها که درباره زنان چادری که در مراسم روضه شرکت کردن یعنی چی؟؟؟ این همه دری وری که تو نمایش رد و بدل میشه یعنی چی؟؟؟!!! واقعن فرهنگ ادم های شهرستانی اینطوریه؟؟ زناشونو با فحش صدا میزنن؟؟؟ این لحجه که از اول نمایش تا اخر کلی عوض میشه چیه؟؟؟ اول نمایش کلی به خودم فشار میاوردم که ای خدا چرا این حرفاشونو نمی فهمم چرا اینقدر غلیظ حرف میزنن بعد کم کم لحجه در بعضی بازیگرا از بین میره یا بعضی ها اصلن لهجه ندارن که اخه میشه مگه یه سری لهجه داشته باشن یه سری نداشته باشن..!!! اخر این 2 مرد که نشون میدید کی به کیه؟؟!! چرا اون اگه اشتباه نکنم داداش خان یک شب فقط شوهر طوبا بوده؟؟معنی اینکه پلیس شهر از اول تا اخر تنها کارش نواختن چیه؟؟!!!
چرا ریتم داستان اینقدر کند و کند و کندتر میشه و هیچ اوج و فرودی نداره!!! چطوریه که من تو صحنه اگر اشتباه نکنم طوبا رو مست میبینم و دختری که دیر میاد خونهو... چطور که روح طوبا رو اینقدر پس خوب میبینیم یا در اصل پاک .. وقتی هنوز نمرده روح طوبا تو خونه پدر چطور دیده میشه؟؟البته که روح نمیتونه برای کسی اب بریزه تا وضو بگیره .. در ضمن از مواردی که در وضو گرفتن باید رعایت بشه اینکه کسی نباید برات اب بریزه تا وضو بگیری و اینطوری وضو باطله و باید خودت اب رو حالا به هر روشی بریزی رو دستت و وضو بگیری..!!!
یا وقتی به دیدن زن دایی اش میره من تو اون قسمت همه اش داشتم میگفتم الان که زن بفهمه خواب
... دیدن ادامه ››
بوده و داشته روح طوبا رو میدیده اما اینطور نمیشه طوبا میاد حرف میزنه و میره بعدم زن دایی خیلی ساد نگاه میکنه بعدم که رفت بساطشو جمع میکنه و میره..!!! زن جونی تو دهات به خاطر یه اتفاقی خیلی ساده میره از شوهرش طلاق میگیره اونم تو دوره ای که هنوز خان و خان زاده گی هست واقعن چقدر احتمال یه همچین اتفاقی رو میتونین بدین؟؟؟؟ اخر من نفهمیدم پول که باهاش اوون هم زمیین خریده بود مادر طوبا از کجا اورده بود..!!انقدر اخر نمایش سریع پیش میره که کلن تمام نمایش رو برات یه سوال میکنه .. الان اخرش چی شد..؟؟ تصویری که از زنان این جامعه میبینم چیه؟؟ زنان ضعیف و ذلیل و دنبال حرف دیگران و ... این دختر چطور حاضر شده برای دزدی تنها شب به خانه ارباب بره؟؟
متن به شدت کسل کننده این نمایش یه طرف تماشاچی بی فرهنگ و دارای شعور پایین یه طرف..!! نمایش شروع شده طرف داره حرف میزنه یکی تیکه میندازه یکی بلند میخنده.. یکی وسط اجرا داد میزنه یکم بلندتر حرف بزن صدات نمیاد..!!! یکی داره با تلفنش حرف میزنه..یکی عکس میندازه یکی اس ام اس چک میکنه و....
اخ چقدر این فامیل دوووور جملات عمیقی داره و با یک جمله همه چیز رو کامل به طرفش انتقال میده .."من دیگه حرفی ندارم..." عاشق این جمله فامیل دورم که خودش یه دنیاس...
چند بازی خوب که به نظرم امد بازی خان و مادر طوبی و پدر طوبا بود و طراحی صحنه خوب