نمایش به اتفاق خانواده
نکته اول درباره تماشاخانه ایرانشهر. دوستان شماره و صندلی بلیط کشک است اگه زود رفتین داخل شاید جای خوب گیرتون بیاد در غیر اینصورت شاید مجبور بشید روی زمین بشینید با اینکه صندلی گرفته باشید..
نکته دوم لو رفتن کلیت نمایش در توضیحات..
نمایش درباره یک خانواده است که اماده می شوند برای عروسی پسر بزرگ خانواده که قرار شب برگزار بشه.. معطلی بسیاری رو میبینیم تا بالاخره تصمیم برای رفتن به ارایشگاه گرفته شود البته خواهر داماد منظورمه .. بعد خبری میرسه و متوجه می شوند عروس 1 ماهه حامله بوده است.. و در حال حاضر در بیمارستان است.. بعد از مدتی هم خبر می رسد که بچه مرده است. بعد تعدادی از اعضای خانواده به بیمارستان می روند و داماد در خانه و اعتراف میکند که شب قبل سر اینکه تعداد مهمان ها چندتاس عروس را زده است.. و احتمالا بچه خود را کشته البته بدون اینکه از حامله بودن وی مطلع باشد. در اخر هم خبر میدهند که داماد باید به بیمارستان برود زیرا عروس دیگر بچه دار نخواهد شد.
اما نمایش.. این نمایش ، شما را احتمالا یاد نمایش ظهر جمعه می اندازد و به نظرم اقتباس ضعیفی از این نمایش است. متن نمایش را نقطه ضعف نمایش میدانم و دیالوگ های اضافی.. صحنه اول نمایش خیلی طولانی به نظرم رسید و تا جایی میشه منطبق با نمایش دونست اما اضافه اش دیگه ادم یاد نمایش های دورهمی که ... دیدن ادامه ›› با رقصیدن و.. دنبال تماشاچی جمع کردن هستن میندازه..!!! بازی خانم شه پرست خیلی مشابه بازی ایشون تو نمایش بالستیک زخم و تقریبا هیچ تفاوتی ندیدم. نقطه قوت نمایش هم بازی نسبتن خوب بازیگران میدونم. که بازی خوب اقای تینو صالحی بسیار دلچب بود. اما 2 تا از ضعف هایی که در طول نمایش بیشتر به چشم می امد یکی پایان نمایش بود که خیلی عجله ای جمع شد و فکر میکنم برای انتخاب پایان نمایش خیلی نویسنده به خودش زحمت نداده و یه چیز دم دستی انتخاب کرده .. اخر نمایش برادر داماد وارد صحنه میشه و بعد از مدتی میفهمیم که از بیمارستان زنگ زدن که زن دیگه نمی تونه بچه دار بشه و داماد باید بره بیمارستان برای کارهای عروس.. اینم فرض کنید که چند ساعت نیست عروس به بیمارستان انتقال دادن .. اینجا 2 نکته مطرح میشه اون دکتر و اون بیمارستان خیلی حرفه ای به موضوع پرداختن و در همون حین به این نتیجه رسیدن و نکته دوم با توجه به شرایط که دیدن تصمیم گرفتن اطلاعیه عمومی صادر کنن که همه بفهمن اوضاع چقدر افتضاحه.. این چطور ممکنه من که درک نکردم.. اما ضعف دومی که کمی هم خنده دار به نظر میرسه.. در نمایش 2 اتاق در نظر گرفته شده که ایفون در اتاق مجاور نه اصلی قرار داره و در صحنه های مختلف می بینیم که وقتی کسی از اتاق اصلی کسی در اتاق کناری صدا میکنه یا حرف میزنه صدا شنیده نمیشه.. این به کنار ایفون هم ایفون های عهد بوقه که صداش تا 1 متری هم شنیده نمیشه.. در صحنه ای مادر(از بیرون خانه) از ایفون شروع میکنه حرف زدن و صداش در خانه پخش میشه جوری که افراد خانه حتی در ابتدا اصلن به نزدیک ایفون نمیرن و در اتاق اصلی دارن حرف های مادر میشنونن و حتی پاسخ میدن..!!!! این اتفاق باعث شد فک کنم ایفون های جدیدی اختراع شده که صداش اکو میشه و قابلیت چند برابر شدن داره..!!
به نظرم رسید که خانواده ، یک خانواده سنتی هستن و با حرف های دختر خانواده این مسئله خیلی به چشم میاد اما با مواجهه با این اتفاق برای یک خانواده سنتی من انتظار واکنش خیلی بدتری داشتم تا اینکه کمی به صورت امروزی فکر کنن و به زودی با مسئله کنار بیان و مادر داماد وقتی قضیه رو فهمیده حتی نیومده بالا از پسرش حرفی بپرسه یا واکنشی بهش نشون بده و مستقیم رفته بیمارستان... !!! کلن متن جالبی ندیدم و اما برای اجرا اول در جشنواره و اونم یک اجرا بدون وقفه با دیالوگ گروه خیلی خوب بود و امادگی خیلی خوبی رسیده بودن.. به شخصه ترجیح میدم فقط دیدم رو انتخاب کنم شاید با ارفاق که اگه این نمایش با این هزینه بلیط در موقع دیگه ای دیده بودم به احتمال زیاد بسیار ناراضی می بودم..