در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شکوه حدادی | درباره نمایش سنگ ها در جیب هایش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:34:49
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سه روز پیش این نمایش زیبا را دیدم ولی هنوز در حال و هوایش هستم . چقدر لذت بردم . از متن خوبش ، از طراحی صحنه و دکور ساده ولی کافیش ، از نور پردازی عالی و بجایش و از بازیهای بسیار قوی و عالی آقای پارساپیروزفر عزیز و آقای رضا بهبودی گرامی . از چرخش هایشان برای تعویض نقشهایی که بازی می کردند و آنقدر این تغییر خوب صورت می گرفت که شما با نقش بازیگر بعدی بخوبی همراه می شدید . از موسیقی زیبا و بجایش . وافعا یک اجرای بی نقص بود .
نمایشی که دو بازیگر قوی و توانمند توانستند هر کدام در هشت ،نه نقش دیگر بازی کنند و در انتقال احساس همه ی آن نقشها به مخاطبشان عالی عمل کنند آنهم با ساده ترین تغییرات ، در حد یک کلاه و یک عینک .
با سپاس و تشکر فراوان از آقای پارسا پیروز فر عزیزو گرامی به خاطر اجرای نمایشی که خود علاوه بر ترجمه متن ( متنی به واقع عمیق و قابل تامل ) ، کارگردانی خیلی خوب ، و بازی فوق العاده عالیشان و انتخاب آقای رضا بهبودی نازنین ، باعث شدند که ما تا مدتهای مدید لذتی را که از دیدنش بردیم فراموش نکینم و با حک شدن لحظه لحظه هایش در ذهنمان به واکاویش بپردازیم .
سپاس سپاس سپاس
شما اگه درست فهمیده باشم نمایش ننه دلاور رو هم دیده اید.
این دو نمایش از یک منظر در تضاد کامل باهم اند : عناصر صحنه و تعداد بازیگر !
در نمایش سنگ ها درجیب هایش همه چیز فقط با تغییر نور و حرکات ساده مثلا گذاشتن عینک و یا یک بیسیم جلو میرود(به قول خودتان ساده ترین تغییرات در حد یک کلاه و یک عینک ) اما در ننه دلاور این قدر صحنه عناصر مختلف و عجیب غریب(مثلا اون صحنه شیرجه زدن تو آب )که آدم نمیدونست کدوم رو باید دنبال کنه.

حالا شما بیشتر کدوم رو پسندید!البته شاید مقایسه اش سخت باشه
۲۰ مهر ۱۳۹۲
آقای حاج حسام گرامی ، واقعا" وقتی سالن را ترک کردم انگار تئاتر در سالن جا ماند و با من بیرون نیامد . نمی دانم بعلت واضح نبودن صدا ها بود. همزمانی گاه به گاه دیالوگ گویی و موسیقی بود ویا تغییر سریع دکور صحنه و تعدد بازیگرها ویا شلوغی متن بود که آدم گیج میشد .
بهیچوجه منکر زیبایی بعضی صحنه ها نمی شوم . ولی من نتوانستم کلا" باهاش ارتباط برقرار کنم .
حتی اگر بیشتر یک کار بصری باشد تا سمعی ، اون دیدنه باید تو ذهن شما بشینه و تفکر و تاملی برانگیزه . شما باید بتونید با دیدن هر صحنه ای برداشتتان از متن کاملتر شود و نتیجتا" با پایان نمایش مثل اینست که کتابی را بطور خلاصه خوانده وتمام کرده اید. و حالا باید تحلیلش کنید.
علی الحال گاهی بهش فکر می کنم . شاید به نتیجه ای هم رسیدم.
ممنون ازشما.
۲۳ مهر ۱۳۹۲
دقیقا منم حس شما رو درباره ننه دلاور داشتم خانم حدادی ...
۲۳ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید