به دعوت دوستم رفتیم. گفت تئاتر این هفتهتان مهمان من، خودم هم میآیم که ببینم این تئاتر چیست که شما هیچ هفته از آن فروگذار نمیکنید؟ آمد و تماشا کرد، اما:
۱- گفت که اولین و آخرین بارش بوده که به تئاتر میرود.
۲- گردنش گرفت از بس که مجبور بود سرش را چپ و راست کند تا زاویهی دیدش اصلاح گردد.
۳- چیزی از نمایشنامه دستگیرش نشد. من هم پاسخی برایش نداشتم.
۴- عالی بودن میزانسن و فن بیان و به خاطر سپردن حرکات بدن بازیگران هم که حیف شدند! چون نتوانستند توجه تازهکار دوستم را جلب کند.
۵- ایدهی دلقک قبل و بعد از نمایش، گرچه جالب بود و عالی اجرا شد، ولی به سایر اجزای این نمایش نچسبیدنی بود.
۶- طبق معمول نمایشهای یکی دو سال اخیر، با تاخیر
... دیدن ادامه ››
زیادی آغاز شد.
۷- برای دانشجویان تئاتر خوب بود. فقط! یعنی حتی ساموئل بکت، وقتی سال اولی بود.
۸- تپق شکسپیر، بار اول فکر کردم عمدی است، ولی بار دوم تردید کردم. کامنت های دیگران را که خواندم، دریافتم سهوی بودهاند!!!!!
خلاصه که جای اصلاح داشت و برای تازهواردان به جرگهی تماشاگران، خیلی توماچ (: too much) بود.